جزوات درس شبکه های کامپیوتری :
4-جزوه لایه شبکه Network فایل pdf :
https://drive.google.com/file/d/1XNSTNKW_OxTp43uXfbOoyH6v6s_6MgjB/view?usp=drive_link
جزوه ی درس:
شبکه های کامپیوتری پیشرفته
ارائه: دکتر میرعابدینی
مرجع اصلی : شبکه های کامپیوتری ا.تننباوم
نرم افزارهای مناسب برای پیاده سازی: Omnet ++, Opnet, Ns2, Jsim, glomosim(روی لینوکس نصب می شود)
پروژه: انتخاب حداقل 3 تا 5 مقاله جدید در یک زمینه خاص از شبکه. ترجمه تحلیل، بررسی و ارزیابی وپیاده سازی یکی از روشها. آماده سازی گزارش بر مبنای شیوه ارائه مطالب، doc و سمینار ppt.
موضوع های پیشنهادی: کاربردهای اتصال گرا و غیراتصال گرا، الگوریتم تشخیص زود هنگام RED، روش های رمز گذاری، سیاه چاله ها، SDN، مسیریابی امن، چند مسیره (Multi pass) و…
(از Survey هم می توان استفاده کرد).
«جلسه اول»
شبکه Adhoc: شبکه¬ای که در هیچ یک از دسته¬بندی¬های Star Bus، رینگ و … نباشد. تعداد گره¬ها نامعلوم است. گره¬ها بصورت تصادفی حرکت می¬کنند. (اگر متحرک باشند این شبکه را Adhoc Mobile گویند)
لایه بندی OSI (Open System Interconnection)
- این پروتکل توسط IEEE ایجاد و مدیریت شد.
- بین هر لایه یک اینترفیس وجود دارد.
- لایه چهارم روی QOS کار می کند. در واقع این لایه که بر روی کیفیت خدمت متمرکز است توسط لایه انتقال مدیریت می-شود.
- جدول مسیریابی توسط لایه 3 ارائه می¬شود.
- لایه دوم آنلاین است. فریم بندی، کنترل خط، ایجاد داده¬های کنترلی و تضمین ارسال داده¬ها در این لایه است. تفاوت آن با لایه چهارم در سطح بررسی است. کنترل خطا می تواند به وسیله Parity, CRC یا همینگ انجام شود. کنترل جریان هم در لایه دوم انجام می¬شود. کنترل جریان کار هماهنگی سرعت انتقال بین فرستنده پرقدرت و گیرنده کم قدرت انجام می شود.
- 80% عملکرد اینترنت در لایه دو و سه است. (علی الخصوص 2)
- در لایه سوم آدرس دهی انجام می¬شود، اما تضمینی در مورد رسیدن بسته، طول عمر و … ندارد اما لایه چهارم این تضمین را انجام می-دهد.
سوئیچینگ تقسیم فرکانسی: پهنای باند به بازه¬های مشخص تقسیم می¬شود.
سوئیچینگ تقسیم طول موج: طول موج و دامنه¬ی آن یکی کم و یکی زباد است تا تداخل ایجاد نشود.
مثال: فرض کنید روش استفاده شده برای ارسال فریم¬ها بر اساس TDM ثابت باشد. در اینصورت با توجه به شکل زیر اگر اندازه فریم¬ها پنج بخشی باشد با روش TDM معمولی بازدهی کدام است؟ ثانیاً اگر از روش TDM, STDM آماری استفاده شود و اندازه فریم و پنج بخشی باشد بازدهی کدام است؟ ثالثاً اگر اندازه فریم 4 بخشی و 5 بخشی و زمان انتظار تا 2 سیکل مجاز باشد بازدهی کدام است؟ ضمن اینکه در TDM معمولی هر فریم فقط یک سیکل زمان دارد تا فریم را پرکند و بیش از یک سیکل نمی تواند منتظر بماند.
نکته: در روش TDM آماری یا STDM بسته به فضای مسئله ما می¬توانیم بخش های یک فریم و تعداد سیکل های مورد انتظار را تغییر دهیم.
حل الف:
با روش TDM معمولی : 9/15×100=60٪
حل ب:
بازدهی (U) : 9/15×100=60%
همین¬طور که میبینیم زمان انتظار TDM کمتر از STDM شد ولی در کل SDTM بسیار سریع¬تر عمل ¬می¬کند. (معمولاً)
حالت 4 بخشی با زمان انتظار حداکثر 2 سیکل
بازدهی (U) : 9/12×100=75%
مشاهده شد که برخلاف تصور با اینکه فریم به بخش¬های کوچکتر تقسیم شد ولی بازدهی بیشتر شد.
«جلسه دوم»
رابطه شانون: نسبت سیگنال به نویر نشان می¬دهد در یک کانال فیزیکی به ازای عبور چند سیگنال یکی از آنها دچار نویز می¬شود که به آن نسبت توان سیگنال به توان نویز یا S/N گویند.
مثال: در یک کانال فیزیکی به ازای هر 10000 سیگنال ارسالی یک سیگنال دچار خطا می¬شود. نسبت سیگنال به نویز آن چند است؟ جواب: 10000= S/n
رابطه¬ی سیگنال به نویز بصورت دسیبل نیز نشان داده می¬شود:
مثال: در یک کانال داده نسبت S/N برابر 100000 است. این نسبت معادل چند دسیبل است؟
مثال: در یک کانال نسبت سیگنال به نویز برابر 40 وسیبل است. در این صورت S/N کدام است؟
در فیبر نوری نسبت S/N برابر با 10 دسیبل است، یعنی به ازای هر 10000000 یک سیگنال خطا داریم.
واحدهای حافظه
واحدهای انتقال داده Transmission Rate
واحدهای سیگنالی
رابطه شانون
این رابطه نشان می¬دهد که با توجه به نسبت سیگنال به نویز و پهنای باند کانال فیزیکی داده نرخ ارسال داده چند بیت در ثانیه می¬باشد و بصورت زیر است:
مثال: یک شرکت ISP به مشتریان خود پهنای باند تخصیص می¬دهد. در این صورت یک مشترک 1MB داده را در چند ثایه می¬تواند بفرستد؟ ثانیاً اگر کانال فیزیکی استفاده شده دارای نسبت سیگنال به نویز 1000 می¬باشد پهنای باند کانال فیزیکی چند هرتز است؟
حل:
پس 16 ثانیه طول می¬کشد تا 1MB دادهSend یا Receive شود.
قسمت ب: گفته شده که S/N برابر 1000 است.
برای حل می¬گوییم 1001 بین کدام دو عدد توان دو است (چون لگاریتم در پایه 2 است) می¬بینیم بین است، پس به 1024 نزدیک¬تر است و حدوداً آن را می¬گیریم پس در نهایت و خواهیم داشت:
مثال: در یک کانال داده پهنای باند برابر 2MHZ و نسبت سیگنال به نویز 50db است. در اینصورت 100Mbyte داده در این کانال چند ثانیه برای ارسال نیاز دارد؟
حل: اول باید S/Nرا بدست بیاوریم.
34 میلیون بیت در ثانیه ارسال می¬شود.
اگر در صورت سوال Mb خواست
W ارسال 100 مگابایت داده چقدر زمان نیاز دارد؟ (حل)
انواع سویچینگ در شبکه :
سوئیچینگ مداری
کانال اختصاصی بین ایستگاه¬ها وجود دارد. (از طریق اتصال فیزیکی) سه مرحله¬ی برقراری ارتباط، انتقال داده و قطع ارتباط دارد. این روش دارای سه مرحله است: برقراری ارتباط – انتقال داده- قطع ارتباط. از نمونه¬های بارز این شبکه: شبکه تلفن شهری.
مزایا: عدم نیاز به بسته بندی و خارج از کردن از بسته بندی (سربار پردازشی ندارد)
معایب: زمانبر بودن فاز برقراری ارتباط- اشغال شدن خط
سوئیچینگ تسهیم زمانی: در هر زمان یک سیگنال عبور می¬کند که بین یکسری استفاده کننده تقسیم شده است.
سوئیچینگ پیام: حتما مبدا و مقصد باید آنلاین باشند و کل اطلاعات را در قالب یک پیام ارسال می¬کند. این روش هنگامی خوب عمل می¬کند که بین تمام گره¬های شبکه ارتباط وجود داشته باشد (بدون واسطه) و نویز هم وجود نداشته باشد.
سوئیچینگ بسته: قویترین روش موجود بوده و در اینترنت استفاده می¬شود. در این روش داده به پکت¬هایی با اندازه یکسان تقسیم می¬شود.
در این شکل A مبدا، D مقصد و C, B بافر هستند.
در حالت b، در هر بافر کل پیام باید خوانده شود و سپس به بافر بعدی فرستاده شود. در حالت C همزمان با ارسال پکت 1، پکت 2 گرفته می¬شود و در واقع عمل Overlap باعث افزایش سرعت می¬شود.
سوئیچینگ سلول در شبکه¬های تلفن همراه نیز استفاده می¬شود.
5 بایت از بسته ها سرآیند است.
تعریف TP
مسیر انتقال است که شامل مجموعه¬ای از کابل و کانال¬های فیزیکی جهت انتقال داده می¬باشد. هر مسیر انتقال شامل چندین مسیر مجازی است (VP). همچنین هر مسیر مجازی متعلق به یک شرکت یا سازمان است که از طریق اتصالات سوئیچی کانال¬های فیزیکی بین مبدا و مقصد این مسیر ایجاد می¬شود و با پایان یافتن آبونمان مسیر مجازی از بین می¬¬رود. همچنین هر مسیر مجازی دارای چندین مدار مجازی (Virtual Circuit) می¬باشد. هر مدار مجازی یک زیرمجموعه از یک شرکت است که در واقع یک مسیر مداری یعنی اتصال الکتریکی با کمک سوئیچ را بین مبدأ و مقصد پدید آورده است. علت گفتن مدار مجازی این است که این مدار از طریق سوئیچ¬های میانی و با تنظیم آنها برقرار گردیده است و با OFF نمودن سوئیچ¬های میانی مدار ایجاد شده از بین می¬رود به این جهت به آن مدار مجازی می¬گویند.
در مقابل این مفهوم، مدار واقعی یا Actual Circuit است که دارای یک مدار یا کانال فیزیکی و اتصال دائمی بین مبدأ و مقصد است.
«جلسه سوم»
شبکه های اتصال گرا
در این شبکه ها تمامی بسته ها باید به موقع، مرتب و سالم به مقصد برسند (تضمین شده). در شبکه¬های غیراتصال¬گرا هدف ارسال بسته¬هاست و اصراری بر روی کیفیت و سلامت و مرتب بودن بسته¬ها نیست. بسته¬ها بر روی شبکه پخش می¬شوند و ممکن است از روترهای مختلف عبور کنند. بعنوان مثال TCP مشابه پست پیشتار و UDP مشابه پست معمولی است و یا TCP مشابه وایبر و UDP مشابه ایمیل. در شبکه¬های اتصال¬گرا یک مسیر ایجاد و رزرو می¬شود و پس از ارسال آخرین پکت این مسیر نابود می¬شود.
در شبکه¬های غیراتصال¬گرا پکت¬ها از مسیریاب¬های مختلف مسیردهی می¬شوند و دیگر مسیر رزرو شده¬ای برای بسته¬ها وجود ندارد. اما مزایای دیگری دارد ازجمله هزینه کمتر و ترافیک کمتر (ترافیک به دلیل نبود یک مسیر رزرو شده بین نودهای مختلف پخش می¬شود). چون ACK نداریم ترافیک کمتر است، در کاربردهای Real Time مثل موسیقی زنده، ویدئوی زنده و … استفاده می¬شود.
پروتکل (Real Time Protocol) RTP (زمان واقعی)
برای پخش موسیقی، فیلم و … بصورت زنده بکار می¬رود.
به سه لایه اول اصطلاحاً backbone می¬گویند که با سخت افزار رابطه¬ی قوی دارند. لایه¬ی 4 میانی و لایه¬های بعد از آن ارتباط با کاربر دارند.
در سه لایه آخر واحد خاصی نداریم، داده¬ها بصورت جریانی از داده¬ها عبور می¬کنند (سه لایه آخر منظور سه لایه¬ی بالاست)
در شکل زیر ساختار یک قطعه¬ی TCP را میبینیم. اندازه هر سطر 32 بیت است. (اندازه هر سطر 4 بایت). 5 سطر اول اندازه مشخص دارند ولی دو سطر آخر اندازه¬شان نامعلوم است.
5 سطر اول جز ثابت هر قطعه در پروتکل TCP است.
Destination Address, Source Port هر یک 16 بیت هستند.
سوال: بطور کلی چند نوع آدرس دهی در شبکه داریم؟ با مثال بنویسید.
جواب:
1) آدرس دهی فیزیکی (مک آدرس) : Mac Address مخفف Media Access Control که یک آدرس 48 بیتی مانند آدرس زیر است.
و بر روی کارت¬های شبکه (NIC) توسط شرکت سخت افزاری تولید کننده کارت شبکه تخصص می¬یابد.
12 عدد Hex 6 بایت NIC
8 بیت از این آدرس متعلق به شرکت و 40 بیت سریال کارت است.
2) آدرس دهی منطقی:
همان آدرس دهی IP در لایه شبکه می¬باشد که یک آدرس شامل 4 عدد بصورت است که هر عدد بین 0 تا 255 می¬باشد. هر دستگاهی که بخواهد به اینترنت متصل شود باید یک آدرس IP داشته باشد و آدرس IP شامل 4 کلاس عمده¬ی D, C, B, A می¬باشد و هر کلاس شامل تعدادی زیر شبکه و تعدادی میزبان می¬باشد.
3) آدرس دهی پورت یا پردازشی
مربوط به آدرس دهی لایه¬ی انتقال می¬باشد. بدین معنا که هر می¬تواند به اندازه 16 بیت پورت پردازشی داشته باشد (معادل 65535 پورت) که بطور همزمان قابل استفاده می¬باشد. مثلاً یک سرور می¬تواند از طریق پورت 8080 برای اینترنت و همزمان با پورت 215 از پروتکل FTP و از 80 با پروتکل http صفحات وب را دریافت کند.
فرض کنید قطعه TCP شامل 21 بیت و checksum آن 8 بیت باشد. مقدار checksum کدام است؟
8 بیت 8 بیت جدا می¬شود: 00011000,01010101,01000011
سپس Xor می¬شود:
حداکثر اندازه قطعه می¬تواند به اندازه بافر باشد که حداکثر 216 65535 بایت معادل 64 کیلوبایت است.
حداکثر 65515=20-65535 بایت دیتا در یک قطعه TCP است. (حالتی که حداقل میزان هدر (20) را داریم) اگر مثلاً سرآیند 60 باشد آنگاه 60-65535 حالت داریم. پس:
روش دست تکانی سه مرحله¬ای 3Steps Hand Shaking
این روش برای فاز تنظیم ارتباط استفاده می¬شود، یعنی زمانی که ماشین مبدا می¬خواهد با ماشین مقصد ارتباط برقرار کند (مثلاً Client با سرور)
نکته: بطور کلی برای تبادل داده¬ها 3 مرحله داریم: مرحله 1: فاز برقراری ارتباط (Setup Phase) 2: فاز تبادل داده Transmission Phase 3: فاز قطع ارتباط Disconnect Phase
فاز برقراری ارتباط:
عملکرد روش دست تکانی سه مرحله¬ای بصورت زیر است:
مثال: فرض کنید بین دو ماشین B, A تبادل داده انجام هیم. حداکثر اندازه داده در قطعه TCP برای هر دو طرف 700 بایت درنظر گرفته شده است. (WinSize=700). ماشین A، 1500 بایت و ماشین B، 900 بایت داده برای ارسال دارند. در این صورت اگر عدد مصادفی ماشین A برابر 7000 و عدد تصادفی ماشین B برابر 9000 باشد کلیه عملیات در سه فاز Setup، انتقال و خاتمه را ترسیم نمائید.
پاسخ: فاز اول مشابه شکل بالاست با این تفاوت که x اول برابر 7000، y دوم 9000 و ACK سوم که در شکل بالا Y+1 است برابر 1+9000 خواهد بود. ادامه¬ی شکل:
«جلسه چهارم»
توضیح فیلدهای سرآیند قطعه ی TCP/IP (TCP Segment Forment)
- Source Port: پورت مبدأ (پورتی که از آنجا قطعه ارسال میشود) 16 بیت است.
- Destination Port: پورت مقصد 16 بیت است.
- Sequence Number: شماره ترتیب 32 بیت است یعنی 232 4 میلیارد حالت دارد. تصادفی است.
- Acknowledgment Number: شماره وصول
- STCP Header Lenght: چهار بیت است. عدد داخل این فیلد تعداد دابل بورد یا 4 بایت را نشان میدهد، یعنی عدد آن باید در 4 ضرب شود تا مقدار بایتی بدست آید چون طول پکت حداقل 20 بایت است پس این فیلد مقدار 5 را دارد و چون چهار بیتی است حداکثر 60=4×15 حالت دارد.
- قسمت خالی: 6 بیت خالی است که برای اهداف استراتژیک استفاده میشود. (64 حالت)
- فلگ URG: اگر یک باشد یعنی فیلد Urgent Pointer مقدار معتبری دارد و باید خوانده شود و بالعکس.
- فلگ ACK: اگر این فیلد یک باشد یعنی فیلد Acknumber مقدار معتبری دارد و باید خوانده شود.
- فلگ (Push) PSH: اگر این فیلد یک باشد یعنی مسیریاب این بسته را به سرعت در بافر خروجی بگذارد و در صف قرار ندهد.
- 10) فلگ RST: این فلگ اگر یک باشد یعنی کامپیوتر مبدأ یکطرفه میتواند ارتباط را قطع کند (به دلایل امنیتی)
- 11) فلگ SYN: اگر این بیت یک باشد یعنی کامپیوتر مبدأ میخواهد با کامپیوتر مقصد ارتباط برقرار کند (یعنی در فاز Setup قرار میگیرد)
- 12) فلگ Fin: اگر این فلگ یک باشد یعنی قطعه ارسالی این کامپیوتر آخرین قطعه است و دیگر قطعهای وجود ندارد.
- 13) Window Size: اندازه پنجره یا میزان بافر آزاد این کامپیوتر را نشان میدهد. عدد آن بین 0 تا 65535 است. (این فیلد موجب کنترل جریان داده میشود)
- 14) Checksum: این فیلد استفاده میشود تا سلامت قطعه را مشخص کند، یعنی محتوای سرآیند قطعه TCP بصورت دستههای 16 بایتی زیر هم قرارگرفته و Xor میشود. نتیجه به عنوان Checksum ذخیره شده و قطعه ارسال میگردد. در مقصد این مقدار مجدداً محاسبه میشود و با عدد Checksum ذخیره شده مقایسه میگردد. اگر یکسان بود یعنی خطایی رخ نداده است.
- Urgent pointer (اشاره گر ضروری): اگر پرچم Urg یک باشد یعنی این فیلد محتوای معتبر دارد و به نقطهای از متن دادههای قطعه اشاره میکند که دادههای مهمی در آنجا هستند.
- Option: (دادههای اختیاری): اگر در هدر 4 باشد این مقدار صفر و اگر 60 باشد آنگاه 40=20-60 است. پس این مقدار این فیلد بین صفر تا 40 است
- Data: محلی که دادهها از آن شروع میشود.
بطور کلی در سرآیند قطعه 7 سطر داریم که 5 سطر اول ضروری هستند. هر سطر 4 بایت است.
این قطعه روی لایه Transport قرار دارد و از پروتکل TCP که اتصالگرا است، استفاده میکند.
«جلسه پنجم»
سادهترین روش ارسال ACK در پروتکل TCP آن است که هر قطعه که ارسال شده فرستنده به انتظار ACK میماند و سپس قطعه بعدی را ارسال میکند. مشکل این روش یکی تاخیر در ارسال دادهها به علت انتظار برای ACK و دگیری تحمیل ترافیک مضاعف به شبکه به دلیل تولید یک ACK به ازای هر ارسال است.
وضعیتهای مختلف ارسال قطعه و دریافت ACK: روش نرمال: در این روش فرستنده قطعهی یک را میفرستد، سالم به مقصد میرسد، مقصد ACK آن را تولید میکند و برای ماشین مبدا میفرستد و مبدأ ACK1 را دریافت کرده و سپس قطعهی بعدی را ارسال میکند. نکتهای که وجود دارد آنست که زمان رفت و برگشت تقریباً برابر است.
نکته: معمولاً فرستنده زمان رفت و برگشت را بطور تخمینی میداند، مثلاً اینکه از لحظه ارسال تا زمان دریافت ACK قطعه 4 ثانیه طول میکشد. (2 ثانیه رفت و 2 ثانیه برگشت) بنابراین هنگام ارسال یک قطعه زمان سنج یا کرنومتر خود را فعال کرده (با شروع از 4) تا اینکه به صفر برسد. در این مدت ACK باید برسد. اگر ACK نرسید به وضعیتهای زیر میرسیم.
2) در این وضعیت فرستنده قطعه 2 را فرستاده و به مقصد میرسد. مقصد قطعه را دریافت و ACK آن را تولید میکند اما ACK در بین راه از بین میرود. در این حالت فرستنده چون ACK را در بازه زمانی 4 ثانیه نمیگیرد تصور میکند قطعه به مقصد نرسیده است لذا دوباره آن را ارسال میکند. مقصد با دیدن مجدد قطعه 2 آن را از بین میبرد و فقط ACK2 را مجدداً ارسال میکند.
اگر انتظار برای دریافت ACK بیش از حد طولانی درنظر گرفته شود، کاهش بازدهی
و عدم استفاده از بهینه از منابع شبکه را خواهیم داشت:
در این وضعیت قطعهی 3 ارسالی در بین راه گم میشود و به مقصد نمیرسد. در این حالت مقصد هیچ اطلاعی از موضوع ندارد و بنابراین ماشین مبدأ پس از انقضای زمان interval و اینکه ACK آن نمیآید دوباره قطعه 3 را میفرستد و گیرنده با دریافت آن ACK3 بازپس میفرستد.
اگر بازه زمانی انتظار یا Interval کمتر از حد نرمال گرفته شود هدر رفت منابع، افزایش ترافیک زائد و ایجاد ازدحام خواهد شد.
مثال: فرض کنید که زمان انتقال مبدأ برابر 10 میلی ثانیه میباشد. در اینصورت اگر زمان رفت و برگشت 4 ثانیه باشد، فرستنده بدون عجله برای دریافت ACK چند قطعه راست سرهم میفرستد زیرا امیدوار است آنها بعداً برسند به این ترتیب بازدهی افزایش مییابد.
این روش را Selective repeat گویند.
روش Go back n
در این روش برخلاف روش قبلی در صورتی که از سوی فرستنده بطور مرتب قطعهها دریافت نشود. مثلاً قطعهی 4 گم شود و قطعات 5 و 6 و بعدی بیاید، تمام قطعات بعدی بزرگتر از 4 را نابود کرده (DROP) تا اینکه فرستنده متوجه شود و قطعه 4 بفرستد. از طرفی فرستنده مجبور است قطعات 5 و 6 غیره را نیز که قبلاً فرستاده بود، بعد از ارسال 4 مجدداً ارسال کند. علت این امر آن است که در این روش، گیرنده بافر با حجم زیاد ندارد و هر بار یک قطعهی مرتب را انتظار دارد.
روش Selective Repeat
در این روش فرض این است که هر دو ماشین مبدأ و مقصد بافر زیاد دارند و میتوانند قطعات را حتی در صورت نامرتب بودن در خود نگهداری نموده و پس از دریافت همه قطعهها آنها را مرتب کند. در این روش فرستنده ابتدا بدون توجه به ACK ؟؟؟ قطعات ارسالی آنها را میفرستد و برای هر قطعه یک Time Internal درنظر میگیرد. اگر پس از انقضای آن مدت ACK قطعه نیامد، در اینصورت مجدداً همان قطعه ارسال میشود و به ارسال بقیه قطعات نیز ادامه میدهد زیرا مقصد قطعات بعدی آن را در خود ذخیره و بافر نموده است و با دریافت قطعه گم شده ACK آن را میفرستد و آن را در بافر مرتب میکند.
تمرین :
میخواهیم با استفاده از روش Selective Repeat و با Time Internal تعداد 18 قطعه S1…….S18 را بفرستیم. زمان رفت 2 ثانیه و زمان برگشت 2 ثانیه محاسبه شده است. در اینصورت اگر در بین راه قطعات 9, 8, 5 گم شوند چگونه این روش این خطاها را مدیریت میکند؟ اگر در مسئله فوق از روش Go Back n استفاده شود چگونه خطاها برای قطعات گم شده مدیریت میشوند؟ زمان را از 1 تا 35 درنظر بگیرید.
-این مسئله را با روش Selective Repeat بهبود یافته حل کنید.
روش Selective Repeat اصلاح یافته
بهتر است به منظور جلوگیری از تأخیر ارسال قطعه 4 گم شده گیرنده با دریافت
S5 در مثال قیلی، سریعاً Nak4 را بفرستد. همچنین با دریافت Nak4, S8, S7, S6 را دوباره تأکید کند. فرستنده با اولین دریافت S4, Nak4 را بفرستد اما به ادامه روال طبیعی خود بپردازد.
در این مثال گیرنده با دریافت S4 چون S8, S7, S6, S5 را دریافت کرده است به مبداء فقط ACK8 را میفرستد و این موضوع مؤید آن است که ماشین مبدأ نگران نباشد و بداند که قطعات S8, S7, S6, S5, S4 همه با هم ACK شده اند.
«جلسه ششم»
مکانیزم ارسال مجدد (Retransmission Time Out RTO) در مکانیزم ارسال مجدد تلاش بر این است که بتوانیم در شرایط مختلف ترافیکی، زمان رفت و برگشت نسبتاً دقیقی را تخمین بزنیم بطوری که اگر ACK بستهی ارسالی بعد از انقضای آن مدت زمان نیامد، یعنی اینکه بسته در بین راه گم شده است و لذا ماشین مبدأ میبایست مجدداً آن بستهی داده را بفرستد. اما مسئلهی مهم تخمین دقیق RTO یا همان زمان ارسال مجدد است که سه حالت را میتوان برشمرد.
الف) اگر RTO بسیار کوچکتر از زمان رفت بسته و برگشت ACK آن باشد (مثلاً زمان RTO ی تخمینی 6 ثانیه و زمان رفت و برگشت بسته و ACK آن 10 ثانیه باشد) نتیجه بوجود آمدن ترافیک زائده شبکه، اشغال پهنای باند و کاهش بهرهوری موثر از منابع شبکه و حتی گاهی ازدحام گلوگاه و از کار افتادن سرور میشود.
ب) اگر RTOی تخمینی بسیار بیشتر از زمان رفت و برگشت بسته و ACK آن درنظر گرفته شود مشکلات زیر را خواهیم داشت: نارضایتی مشتری که با تأخیر بسیار زیاد بسته را دریافت میکند. همچنین عدم استفاد بهینه از پهنای باند شبکه و همچنین عدم استفاده بهینه از منابع شبکه. زیرا تعداد کلیه بستهها بسیار کمتر از ظرفیت واقعی شبکه ارسال میشود.
به منظور تخمین دقیق RTO، پارامترهای زیر را درنظر میگیریم:
- Sample RTT: یعنی زمان رفت و برگشت بسته و ACK آن در لحظه فعلی.
- Estimated RTT: زمان رفت و برگشت تخمینی است و زمان متوسط رفت و برگشت را نشان میدهد.
- Deviation: به معنای انحراف معیار است.
- Alpha: آلفا را فاکتور فراموشی نیز میگویند و معمولا برابر 2 درنظر گرفته میشود. این ضریب نشان میدهد که مثلاً میانگین RTT چقدر به عدد میانگین قبلی و چقدر به عدد بدست آمدهی RTT فعلی وابستگی یا تأثیر پذیری دارد.
نکته: آلفا قابل تنظیم است.
برای محاسبهی RTT روابط زیر را داریم:
- Estim RTTnew=(1- ) Estim RTTold+ 0Sample RTT
- deviationnew=(1- ) deviateold+ 0 (Sample RTT-EstimRTT)new
- RTO=Estim RTTnew +k.deviatenew
مثال) فرض کنید در یک شبکه Estim RTTold=10, =0/2 میباشد و Deviateold برابر 1/0 تنظیم شده است. مطلوبست:
الف) اگر Sample RTT برابر 20 شود RTO کدام است؟ (K=4)
ب) اگر = 0/8 فرض شود و RTO کدام است؟
حل:
پس RTO برابر 18.72 درنظر گرفته میشود. بعبارتی زمان انتظار برای دریافت ACK برابر 18.72 خواهد بود.
حل قسمت ب:
در صورتی که در یک شبکه Sample RTT=70, EstimRTTold=40 باشد و K=4 مطلوبست:
الف) اگر 1/0 = باشد RTO چند است؟
ب) اگر 5/0 = باشد RTO چند است؟
ج) اگر 9/0 = باشد RTO چند است؟
ثانیاً کدام آلفا بهینه است و چرا؟ Deviet=0.2
«جلسه هفتم»
الگوریتم Jacobson با شروع آهسته
این الگوریتم به منظور کنترل ازدحام و همچنین استفاده حداکثر از پهنای باند بکار میرود یعنی در ابتدا پس از برقراری بین ماشین مبدأ و مقصد قطعهی TCP به حجم KB 1 ارسال میشود. سپس اگر ACK آن آمد KB 2 بعد KB 4 بعد KB 8 و … هر بار در واقع دو برابر اندازه بایت قبلی داده ارسال میشود و این موضوع تا زمانی ادامه مییابد که مقدار دادهی بایتی از آستانه (Threshold) بیشتر نشود. زمانی که اندازه بایت قطعه به آستانه رسید از آن پس هر بار KB 1 به مقدار قبلی اضافه میشود، تا اینکه در نهایت به یک ازدحام واقعی برخورد کنیم؛ یعنی مقدار K بایت ارسال شده و ACK آن نیاید. در این حالت ازدحام رخ داده است و مقدار جدید ازدحام برابر K/2 و مقدار جدید اندازهی قطعه برابر KB 1 انتخاب میشود و از واحد زمانی بعدی مانند ابتدای روش KB 1 پس KB 2 و KB 4 و … ادامه مییابد.
البته این نکته قابل توجه است که اندازهی قطعهی TCP ارسالی نباید از مقدار بافر آزاد مقصد (Winsize) بیشتر شود.
در هر مرحله اندازهی قطعه ارسالی به صورت زیر تعریف میشود:
اگر S بایت فرستادیم ولی نرسید:
T: send S byte
Congestion Nack
Threshold new=S/2;
T+1: S 1
اگر
اگر St threshold :
S(t+1)=Min (S(t)+1, Winsize)
مثال: فرض کنیم یک ماشین مبدأ و مقصد فاز تنظیم ارتباط را انجام داده و با الگوریتم جکوبسون با شروع آهسته دادهها ارسال میشوند. مقدار آستانهی ازدحام پیش فرض برابر 83 و 86 = winsize مشخص گردیده است. اگر در Step زمانی 18 ازدحام رخ دهد نمودار جکوسون را تا Step زمانی 32 ترسیم نمایید.
حل: اعداد را بصورت جدولی مینویسیم:
با استفاده از پروتکل TCP/IP و با الگوریتم جاکوبسن با شروع آهسته ماشین مبدأ در 30 است زمانی داده ها را برای ماشین مقصد میفرستد. در ابتدا استانه ازدحام برابر Window Size=125, 121 است. اگر در واحد زمانی 19 ازدحام رخ دهد نمودار جکوسون آن را رسم کنید.
ثانیاً اگر در مسئله فوق در ثانیه 25 ام اندازه بافر به 57 کاهش یابد نمودار آن چگونه خواهد شد؟
صف اولویت دار
کیفیت خدمات یعنی نرخ قابل قبول و متوازنی در زمینه ترافیک ایجاد کنیم. در صف اولویت دار به بستههای مهم الویت بالاتر داده میشود.
مشکل صف الویت دار: قحطی زدگی یا گرسنگی
FIFO : بستهها طبق الگوریتم FiFo سرویس دهی میشوند. این حالت عدالت را رعایت نمیکند، مگر اینکه بستهها همه هم الویت باشند.
«جلسه هشتم»
الگوریتم سطل سوراخدار
این الگوریتم بر کنترل جریان تاکید دارد. اینکه هر چقدر هم ترافیک زیاد باشد و خروجی همواره نرخ مشخص و ثابت داشته باشد. در واقع کار تبدیل ترافیک با نرخ متغیر را به نرخ ثابت تغییر میدهد.
انواع تأخیر در شبکه های ارتباطی
- پردازشی 2) انتظار در صف 3) انتشار 4) انتقال 5) پهنای باند
از بین این موارد تأخیر انتشار اهمیت زیادی دارد.
تأخیر پردازش: اشاره به این موضوع دارد که چه هنگام طول میکشد بسته از پورت ورودی به روتر رفته، پردازش شده و به پورت خروجی که بر اساس مسیریابی انتخاب شده خارج شود. معمولاً این زمان خیلی کوچک است (در حد 01/0 ) بنابراین گاهی نادیده گرفته میشود.
تأخیر انتظار در صف
زمانی که بسته در صف روتر قرار دارد. فرمول آن: Tqueue=k*tproc
تأخیر انتشار
زمانی که طول میکشد یک سیگنال از نقطه A زمین به B برسد. میدانیم نور نهایتا 30 هزار کیلومتر سرعت در هر ثانیه دارد. پس در قطعات یک رایانه سرعت انتقال اطلاعات در حد نانو ثانیه خواهد بود. نحوه محاسبه تأخیر انتشار:
مثال: فاصلهی یک ماهواره با ایستگاه زمینی km 60000 میباشد. در اینصورت اگر ایستگاه زمینی سیگنالی ارسال کند پس از چه مدت ACK آن را دریافت میکند؟
تاخیر انتقال
این زمان که گاهی با تأخیر انتشار به اشتباه یکی در نظر گرفته میشود، مدت زمانی است که یک فریم بطور کامل از ماشین فرستنده به گیرنده برسد. واحد آن فریم بر ثانیه است.
عوامل تأثیرگذار: تعداد سیگنالهای یک فریم، زمان ارسال اولین بیت تا دریافت و آخرین بیت در مقصد در زمان تحلیل و پردازش و چک نمودن سلامت بیتها و تشکیل فریم و تشخیص اینکه آن فریم دریافتی سالم آمده است. تأخیر انتقال از فرمول زیر محاسبه میشود:
F = طول بیتی فریم
مثال: فریمی به طول 1KB را میخواهیم از یک کانال با نرخ ارسال kb/sec50 ارسال کنیم. زمان تأخیر انتقال فریم کدام است؟
بازدهی در روش Stop and Wait
فرض میکنیم تعداد n فریم را میخواهیم از ماشین مبدا به ماشین مقصد ارسال کنیم. روش stop and wait است. (یعنی ابتدا فریم را میفرستیم، صبر میکنیم تا ACK آن بیاید و بعد فریم بعدی را میفرستیم) زمانهای تأخیر مورد نظر برای ارسال یک فریم و دریافت ACK آن بصورت زیر است:
اعداد ناچیز را صفر درنظر میگیریم.
مثال: در مثال فوق اگر تعداد 100 فریم ارسال بشود بازدهی کانال فوق کدام است؟ (از روش Step & wait استفاده میشود)
اگر سرعت انتقال فریم دو برابر شود بازدهی چه تغییری میکند؟ (وقتی سرعت دو برابر شود زمان Ttrans کم میشود (نصف))
در مثال قبلی
میبینیم با افزایش سرعت انتقال بازدهی کم میشود.
الگوریتم RED (Random Early Detection)
استراتژی این الگوریتم آن است که در هر شرایطی روتر باید فعال باشد یعنی اگر بافر روتر 10 تایی است، همواره باید کمتر از 10 بسته در آن باشد. (بافر هرگز فول نشود) در این حالت هرگاه صف پر شد با الگوریتم خاصی مثلا تصادفی ، تعدادی از بستهها دراپ میشود.
فرمول:
مثال: فرض کنیم در یک روتر مدیریت صف بر مبنای مکانیزم RED صورت میپذیرد. اگر و متوسط طول صف برابر 70 و طول صف لحظهای ثبت شده 100 باشد و احتمال Mark Probability برابر 5/0 باشد و به ترتیب, Minth Maxth برابر 30 و 80 باشد احتمال ورود بسته کدام است؟
حل:
میانگین طول صف، از 2 فرمول ستارهدار بالا استفاده میکنیم.
با فرمول اول و فرمول دوم:
در این مثال فرض کنید عدد تصادفی باشد. اگر مثلاً عدد تصادفی 7/0 باشد بسته عبور میکند و اگر 3/0 باشد دراپ میشود.
نکته 1: بعد از اینکه احتمال دور ریز بدست آمد، آنگاه روتر عددی تصادفی بین صفر تا یک تولید میکند (به اسم مثلا Rnd) اگر این Rnd کوچکتر از احتمال دورریز باشد آنگاه بسته دورانداخته میشود وگرنه بسته در صف میماند و سرویس دریافت خواهد کرد.
نکته 2: ممکن است در بافر ورودی مسیر یاب، در انتهای صف تعداد زیادی بسته با احتمال دورریز Y باشد لذا مسیریاب برای هر یک عدد تصادفی Rnd را تولید میکند و عمل مقایسه و دورریز و نگهداری را بر مبنای روش فوق انجام میدهد.
نکته 3: اگر عدد احتمال دورریز y بیشتر از Manth باشد بسته حتماً دورانداخته میشود.
«جلسه نهم»
شدت ترافیک (Traffic Intensity)
اگر شدت ورود ترافیک از نرخ خروج بیشتر باشد به حالت ناپایدار میرسیم. (پکتها در صف مانده و پس از مدتی drop میشوند)
فرمول شدت ترافیک:
L = طول پکت – R = نرخ ارسال- a = نرخ وورد پکت در ثانیه
عددی که بدست میآید به این شکل آنالیز میشود:
- 1 << اگر خیلی بزرگتر از 1 باشد، ازدحام و ریزش بسته در بافر مسیر یاب
- ü 1 < اگر بزرگتر از 1: ازدحام و ترافیک سنگین و احتمالاً ریزش
- ü 1= اگر برابر 1: ترافیک سنگین، عدم ریزش بسته
- ü 1> اگر کمتر از 1: ترافیک نرمال و عدم ازدحام
- ü 1>> اگر خیلی کمتر از 1، عدم ورود ترافیک داده و هدر رفت منبع
در هنگام ارسال بسته، روتر به روترهای همجوار خود درخواست میفرستد که شدت ترافیک خود را اعلام کنند و در نهایت بسته را از مسیر خلوتتر میفرستد (با ازدحام کمتر) .
مثال: در یک روتر نرخ بستههای وارده عدد 100 و نرخ ارسال داده برابر kb/sec 500 است. اگر اندازه هر بسته KB 1 باشد وضعیت ترافیک کدام است؟
ب: اگر نرخ ورود بستهها 3 برابر شود شدت ترافیک چه تغییری میکند؟
ج: اگر اندازه بستهها نصف شود چه تغییری در شدت ترافیک خواهیم داشت؟
حل:
یعنی به ازای هر 16 بسته که وارد میشوند تنها 10 بسته خارج شده و 6 بسته در صف میمانند.
ب)
ج)
در حالت ج بهترین شرایط را خواهیم داشت و به حالت پایداری میرسیم.
مثال: فرض کنید در مثال قبل طول بستهها اندازهای شده است که شدت ترافیک 1 است. در این صورت اندازه بسته چند بیت میباشد؟
R ثابت است و a هم تغییری نکرده، شدت 1 یعنی ترافیک ورود و خروج برابر شده است.
پس اندازه قطعه 640 TCP بایت شده است.
اگر فیلد Option صفر باشد، میدانیم هدر 20 بایت است پس 620 بایت از این قطعه داده است.
نکته: اگر بخواهیم ماشینها مجبور کنیم همه بستههای مبادله شدهشان این اندازهای باشد، فیلد WinSize در بسته TCP را برابر 640 قرار میدهیم.
تمرین:
فرض کنید در یک روتر مدیریت صف بر مبنای مکانیزم RED صورت میپذیرد. بسته ها در مدت 10 ثانیه با طول صف 90 و در هر ثانیه 2 بسته ارسال میشود. اگر α=0.2 و RND تصادفی باشد نمودار مربوط به دورریز و یا عبور بستهها را بر اساس محاسبات فوق رسم کنید. (Min=40 و Max=90 و MP=0.6 و Avg=70)
مسیریابی بردار فاصلهDistance Vector Routing (DVR)
مسیریابی حالت لینکLink State Routing (LSK)
این تکنولوژیها در لایه سوم قرار داشته و در دسته Routing قرار میگیرند. مثلا در گراف زیر سعی داریم کوتاهترین مسیر بین A و D را بیابیم.
در روش Link State هر گره نقشه کاملی از شبکه گرهها و لینکها را در خود دارد و برای به روز رسانی هر 27 ثانیه به گرههای همسایه بستهی Hello Packet ارسال و پاسخ دریافت میکنند و آنها اطلاعات همسایگان خود را در اختیار وی قرار داده و بدین ترتیب هر بار با احتساب هزینه رفت و برگشت، هزینههای زمانی رسیدن به آن گره را محاسبه میکند.
تمرین :
الگوریتم دایجسترا را بررسی کرده و الگوریتم آن را برای شبکه ذکر شده در صفحه ی قبل جهت یافتن کوتاهترین مسیر از A به D و C به D و B به A مشخص نمایید.
روش Distance Vector
در روش بردار فاصله، هر گره در صورتی که بخواهد کوتاهترین مسیر را از خود به گرهی مقصد (مثلا D) بدست آورد، از همسایهها درخواست میکند که آنها بردار فاصلهی خود را تا همسایگان و گرههای مقصدشان برای او بفرستند. سپس گره مبدأ A ، فاصلهی خود تا گرههای همسایه را نیز دارد و این فاصله را نیز به مقادیر بردار آمده از گرههای همسایه اضافه میکند و فاصله نهایی را با محاسبه کوتاهترین مسیر بدست میآورد. در مثال قبل هر گره جدولی به شکل زیر ایجاد خواهد کرد:
مشکلات روش بردار فاصله
ممکن است که گره همسایه به غلط فاصلهی خود را گره D بیان کند که این گره گرهی مخرب یا نفوذگر است. در این صورت، بستهها به غلط به مسیر نادرست فرستاده میشوند.
مزیت روش بردار فاصله
در این روش هزینه محاسباتی برای گره A تنها از طریق بردارهای فاصله دریافتی از
همسایه ها و یک مقایسه ساده و محاسبه بدست میآید، پس سرعت محاسبه بالاست.
: این روش مشکل شمارش تا بینهایت را دارد که بصورت زیر است:
اگر در ثانیهی T=20 لینک D به E قطع شود، گرهی D تنها شاهراه ارتباطی به E بوده است و دیگران جدول مسیریابی یا بردار فاصله خود را براساس اطلاعات D به روز نمودهاند اما خبر ندارند که اتصال قطع شده است، لذا خود D نیز از این موضوع بیاطلاع است. پس با قطع لینک D تلاش میکند مسیر جدید و فاصله جدید E را از گرههای همسایه بدست آورد، بنابراین از گرههای C مسیر رسیدن به E را میپرسد. این گره اعلام میکند فاصله تا E برابر2 است. با اضافه کردن فاصلهی خود تا C (1) فاصله تا E عدد 3 لحاظ میشود و پس این بردار جدید را برای همسایگان خود میفرستد و همسایگان بصورت انتشاری جداول خود برای رسیدن به E را افزایش میدهند و این شمارش تا بینهایت ادامه مییابد. این در حالی است که اصلاً هیچ مسیری به E از سوی این گره ها وجود ندارد:
مقایسه Link State با Distance vector
انواع پروتکلهای مسیریابی در حالت تک بخشی Unicast
سه نوع پروتکل مختلف داریم:
1) پروتکلهای Reactive (واکنشی): در این پروتکلها تنها زمانی که بستهای به روتر برسد و مقصد خاصی را بخواهد، آن مسیریاب اقدام به عملیات مسیریابی و یافتن گره مقصد مینماید.
- پروتکلهای Proactive (از پیش تدارک دیدن برای عملیات مسیریابی): یعنی گره مسیر یاب از قبل تمامی مسیرهای گرههای مقصد را بدست آورده است و زمانی که گره جدید میرسد، بدون تأمل به مقصد تعیین شده آن را ارسال میدارد.
- پروتکلهایی Hybrid (ترکیبی): به مقتضای حال ممکن است از روش واکنشی یا پیش تدارکی و غیره استفاده کند.
در شبکههای موردی دو نوع بستههای سیگنال داریم. این بستهها تلاش میکند که از تصادم (Collision) اجتناب نمایند:
- بسته RTS (Request to send): درخواست برای ارسال بسته است. پیش از ارسال داده فرستاده میشود.
- بسته CTS (Clear to send) : یعنی گره مقصد پس از آماده شدن برای دریافت داده آن را میفرستد.
پروتکلهای Proactive : همواره به دنبال کوتاهترین مسیر هستند. مثل DSDV
پروتکلهای Reactive: هر کجا لازم بود مسیر یابی را انجام میدهند. مثل DSR
پروتکلهای Hybrid: مثل پروتکلهای ZRP (Zone Routing Protocol)
مثلا تعدادی ناحیه داریم که در درون هر یک نیز تعدادی نود است. مسیریابی بین نودها از طریق DSR و مسیریابی درون نودها از طریق DSDV انجام میشود.
در روش ZRP اگر تعداد Zoneها زیاد باشد کار پروتکل DSR سنگین شده و هزینه مسیریابی بالا میرود و در واقع به جدول زیر میرسیم:
DSR (Dynamic Source Routing)
مسیریابی توسط مبدأ بصورت پویا انجام میشود. (هر وقت لازم بود). در این الگوریتم هرگاه بستهای با مقصد D به گره مبدأ S برسد بطور معمول گره S هیچ گونه مسیری از پیش برای رسیدن به D آماده نکرده است، لذا عملیات Route Discovery (کشف مسیر) را آغاز میکند.
عملیات کشف مسیر به قرار زیر است:
الف) گره مبدأ S ، بستهی درخواست مسیر (Route Request) یا Rreq را بصورت سیل آسا به تمامی همسایگان خود را ارسال میکند (همه پخشی یا Broad Cast).
ب) تمامی گرههای همسایه دریافت کنندهی بستهی RReq شناسهی خود را به این بسته اضافه نموده و آن را به همسایههای مجاور خود Forward میکنند.
ج) این عملیات برای تمامی گرههای شبکه تکرار میشود تا اینکه گره مقصد D بستهی RREQ را دریافت کند. چون این گره مقصد است آنگاه بستهی پاسخ Route Reply یا RREP را آماده نموده و از مسیری که اولین Route Request آمده و گرههای بین مسیر در آن قید شده بسته Route Reply به طور معکوس آن مسیر را پیمایش میکند. بنابراین بستهی RREP حاوی مسیر مناسب و کوتاه از S به D میباشد.
د) با دریافت بستهی RREP توسط S مسیر ذخیره شده در RREP در گره S، کش (ذخیره) میشود. لذا از این پس اگر S بخواهد بسته وی به D ارسال کند، کافیست در بستهی خود (دور سرآیند آن) تمامی گرههای میانی تا رسیدن به D را قرارد هد.
بسته Route Request به اندازه n (تعداد نودهای شبکه) حافظه برای کشف مسیر دارد.
برخی بستههای RREQ ممکن است چند بار از طریق گرههای مختلف به یک نود ارسال شوند و ایجاد Overhead نمایند. نود مقصد میتواند این بستهها را دور بریزد.
نکاتی در مورد بهینه سازی DSR
هرگره میانی به سادگی میتواند مسیرهای ذخیره شده در بستههای RREQ را در کش خود ذخیره کند و در واقع از آخرین تغییرات و مسیرهای موجود مطلع شود. تنها مشکل آن است که در هر بار که بستههای Rout Request از آنها عبور کنند بایستی آنها را کش کنند و مسیرهای خود را به روز نمایند که اینکار سربار محاسباتی دارد.
به منظور افزایش قابلیت اطمینان گره مقصد D و همچنین گره مبدأ S میتوانند دو مسیر بدست آمده: 1) SEFJD و 2) SCGKD (شکل زیر) را نگهداری کنند. در مواقع قطع لینک از مسیر اول یا از بین رفتن گره میانی بدون نیاز به فرآیند کشف مسیر، از مسیر دوم بستهها را هدایت نمایند.
نکته: در روش DDSR بایستی مراقب باشیم که گرههای میانی مشترک بین دو مسیر اصلی و رزرو شده وجود نداشته باشد. مثلاً در مثال بالا اگر مسیر دوم را SCEFJD قرار دهیم عملاً چندان بکار نمیآید.
هرگاه دو مسیر کامل بدست آمد با توجه به پارامترها (تاخیر کلی مسیر، تعداد چاپهای میانی مسیر، پهنای باند در مسیر، هزینه ارسال داده از دو مسیر و کیفیت یا میزان نویز دو مسیر) تصمیم گیری بهینه بر مبنای فازی محقق میگردد.
الگوریتم LAR یا مسیریابی بر مبنای مکان
در این روش مسیریابی، عملیات مسیریابی مانند الگوریتم DSR شکل گرفته و بستههای RREQ ، عملیات مسیریابی مانند الگوریتم DSR شکل گرفته بستههای RREQ بصورت سیل آسا ارسال میشود تنها تفاوت LAR با DSR آنست که در LAR ناحیهها یا Zone ها موظف به ارسال بستههای RREQ هستند، تا اینکه به ناحیهای برسیم که گره مقصد D در آن ناحیه است و سپس عملیات ارسال بسته RREQ شکل میگیرد.
مزیت LAR: 1) فضای انتشار سیل آسای بسته RREQ کاهش مییابد. 2) هزینه کشف مسیر کاهش مییابد.
معایب LAR: 1) گرهها بایستی مکانهای فیزیکی خودشان را بدانند (نیاز به GPS) 2) این روش احتمال وجود موانع در بین گرههای از لحاظ جغرافیایی نزدیک را درنظر نمیگیرد.
حل تمرین 10:
- با استفاده از پروتکل TCP/IP و با الگوریتم Jacobson با شروع آهسته، ماشین مبدا در 30 Step زمانی داده ها را برای ماشین مقصد میفرستد. در ابتدا آستانه ازدحام برابر 121 و WindowSize برابر 125 است. اگر در واحد زمانی 19 ازدحام رخ دهد نمودار Jacobson آن را رسم کنید.
- اگر در این مسئله در ثانیه 25 ام اندازه بافر به 57 کاهش یابد، نمودار به چه صورت خواهد شد؟
اگر در این مسئله در ثانیه 25 ام اندازه بافر به 57 کاهش یابد: