هفت عادت مردمان موثر جهت کسب موفقیت

هفت عادت مردمان موثر – جهت کسب موفقیت

 

کتاب : هفت عادت مردمان موثر
مولف : استفان کاوی
مقدمه

کتاب هفت عادت مردمان مؤثر نقدهای متفاوتی دریافت می‌کند. بسیاری از خوانندگان آن را تحول‌آفرین می‌دانند و مشاوره‌های عملی آن در زمینه رشد شخصی و اثربخشی را تحسین می‌کنند. آن‌ها بر تأکید بر شخصیت، اصول و وابستگی متقابل ارزش می‌گذارند. منتقدان معتقدند که کتاب تکراری، قدیمی و پر از اصطلاحات شرکتی است. برخی از خوانندگان از لحن مذهبی آن ناراضی هستند. تأثیر کتاب غیرقابل انکار است و میلیون‌ها نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رسیده است. خوانندگان عموماً توافق دارند که عادت‌ها، هرچند ساده، نیاز به تلاش قابل توجهی برای اجرا دارند. سبک نوشتار و مثال‌ها به نظر برخی قدیمی می‌آیند، اما اصول اصلی همچنان مرتبط باقی می‌مانند.

 

  1. پیش‌قدم باشید: مسئولیت زندگی خود را بپذیرید

رفتار ما نتیجه تصمیمات ماست، نه شرایط ما.

تعریف پیش‌قدمی. پیش‌قدم بودن به معنای پذیرفتن مسئولیت زندگی خود است، به جای سرزنش شرایط یا وضعیت‌ها برای مشکلات. این به معنای شناخت این است که ما آزادی انتخاب واکنش‌های خود به محرک‌های محیطی را داریم.

دایره نفوذ در مقابل دایره نگرانی. افراد پیش‌قدم تلاش‌های خود را بر روی دایره نفوذ خود متمرکز می‌کنند – چیزهایی که می‌توانند بر آن‌ها تأثیر بگذارند. این رویکرد به انرژی مثبت و گسترش دایره نفوذ منجر می‌شود. در مقابل، افراد واکنشی بر روی دایره نگرانی خود تمرکز می‌کنند – چیزهایی که کنترل کمی بر آن‌ها دارند یا اصلاً ندارند، که منجر به انرژی منفی و کاهش دایره نفوذ می‌شود.

زبان به عنوان شاخص. زبانی که استفاده می‌کنیم شاخص خوبی از نحوه دیدن خودمان است. زبان پیش‌قدم شامل عباراتی مانند “می‌توانم”، “خواهم کرد” و “ترجیح می‌دهم” است، در حالی که زبان واکنشی شامل “نمی‌توانم”، “باید” یا “اگر فقط” است.

 

 

  1. با پایان در ذهن شروع کنید: مأموریت شخصی خود را تعریف کنید

مردم نمی‌توانند با تغییر زندگی کنند اگر درونشان یک هسته تغییرناپذیر نباشد.

بیانیه مأموریت شخصی. توسعه یک بیانیه مأموریت شخصی برای رهبری شخصی مؤثر ضروری است. این درباره ارتباط با هدف منحصر به فرد خود و اصولی است که زندگی شما را هدایت می‌کند. این بیانیه به قانون اساسی شخصی شما تبدیل می‌شود، بیان محکم از دیدگاه و ارزش‌های شما.

نقش‌ها و اهداف. نقش‌های مختلف خود (مانند فردی، همسر، والدین، حرفه‌ای) را شناسایی کنید و برای هر یک اهدافی تعیین کنید. این دیدگاه گسترده‌تری و حس تعادل در زندگی شما فراهم می‌کند. اهداف بلندمدت باید گسترشی از بیانیه مأموریت شما باشند، که عمیق‌ترین ارزش‌ها و بالاترین آرزوهای شما را منعکس کنند.

تصویرسازی و تأیید. از تصویرسازی خلاقانه برای تصور دستیابی به اهداف خود استفاده کنید. این را با تأییدات مثبت ترکیب کنید تا ذهن خود را برای موفقیت برنامه‌ریزی کنید. این فرآیند به هم‌راستایی رفتارهای روزانه شما با ارزش‌های اصلی و اهداف بلندمدت کمک می‌کند.

  1. اولویت‌بندی کنید: آنچه واقعاً مهم است را در اولویت قرار دهید

کلید این نیست که آنچه در برنامه‌تان است را اولویت‌بندی کنید، بلکه برنامه‌ریزی اولویت‌هایتان است.

ماتریس مدیریت زمان. کاوی ماتریسی معرفی می‌کند که فعالیت‌ها را بر اساس فوریت و اهمیت دسته‌بندی می‌کند:

  • ربع اول: فوری و مهم (بحران‌ها، مشکلات فوری)
  • ربع دوم: غیر فوری اما مهم (برنامه‌ریزی، پیشگیری، ایجاد روابط)
  • ربع سوم: فوری اما غیر مهم (وقفه‌ها، برخی تماس‌ها)
  • ربع چهارم: غیر فوری و غیر مهم (کارهای بی‌اهمیت، اتلاف وقت)

تمرکز بر ربع دوم. افراد مؤثر بیشتر وقت خود را در ربع دوم می‌گذرانند، که با فعالیت‌های مهم اما غیر فوری سروکار دارد. این رویکرد پیش‌قدمانه زمان صرف شده در ربع اول (بحران‌ها) را کاهش می‌دهد و درگیری در ربع‌های سوم و چهارم را به حداقل می‌رساند.

برنامه‌ریزی هفتگی. به جای لیست‌های کارهای روزانه، بر برنامه‌ریزی هفتگی تمرکز کنید. این به یک رویکرد متعادل‌تر و مبتنی بر اصول برای مدیریت زمان اجازه می‌دهد، اطمینان حاصل می‌کند که نقش‌ها و اهداف مهم نادیده گرفته نمی‌شوند.

 

  1. تفکر برد-برد: در همه تعاملات به دنبال منفعت متقابل باشید

برد-برد یک چارچوب ذهنی و قلبی است که به طور مداوم به دنبال منفعت متقابل در همه تعاملات انسانی است.

شش الگوی تعامل انسانی. کاوی شش الگو را معرفی می‌کند: برد-برد، برد-باخت، باخت-برد، باخت-باخت، برد، و برد-برد یا بدون معامله. برد-برد ایده‌آل است، جایی که هر دو طرف از تصمیم راضی هستند و به برنامه عمل متعهدند.

ذهنیت فراوانی. تفکر برد-برد نیازمند ذهنیت فراوانی است – باور به اینکه برای همه به اندازه کافی وجود دارد. این در تضاد با ذهنیت کمبود است، که زندگی را به عنوان یک بازی با مجموع صفر می‌بیند که در آن موفقیت یک نفر شکست دیگری است.

شخصیت، روابط، توافقات. برد-برد بر سه عنصر کلیدی استوار است:

  • شخصیت: صداقت، بلوغ و ذهنیت فراوانی
  • روابط: اعتماد و اعتبار
  • توافقات: انتظارات به وضوح تعریف شده و مورد توافق

  1. ابتدا درک کنید، سپس درک شوید: گوش دادن همدلانه را تمرین کنید

بیشتر مردم با قصد درک گوش نمی‌دهند؛ آن‌ها با قصد پاسخ دادن گوش می‌دهند.

گوش دادن همدلانه. این شامل گوش دادن با قصد درک است، نه پاسخ دادن، قضاوت یا دستکاری. این نیازمند قرار دادن خود در چارچوب مرجع شخص دیگر، دیدن جهان از دید آن‌ها و درک پارادایم و احساسات آن‌هاست.

چهار پاسخ خودزندگی‌نامه‌ای. کاوی چهار پاسخ رایج را شناسایی می‌کند که ارتباط مؤثر را مختل می‌کنند:

  1. ارزیابی: موافقت یا مخالفت
  2. کاوش: پرسیدن سوالات از چارچوب مرجع خودمان
  3. مشاوره: ارائه مشاوره بر اساس تجربه خودمان
  4. تفسیر: توضیح انگیزه‌ها و رفتار بر اساس انگیزه‌ها و رفتار خودمان

هوای روانی. گوش دادن همدلانه “هوای روانی” را به شخص دیگر ارائه می‌دهد. وقتی مردم احساس می‌کنند که واقعاً درک شده‌اند، بیشتر به تأثیرگذاری و حل مسئله باز می‌شوند.

  1. هم‌افزایی: ترکیب نقاط قوت برای همکاری خلاقانه

هم‌افزایی بالاترین فعالیت در تمام زندگی است – آزمون واقعی و تجلی همه عادت‌های دیگر با هم.

ارزش‌گذاری تفاوت‌ها. هم‌افزایی درباره ارزش‌گذاری و بهره‌برداری از تفاوت‌ها در دیدگاه‌ها، مهارت‌ها و تجربیات است. این درباره سازش نیست، بلکه درباره ایجاد یک جایگزین سوم است که بهتر از آن چیزی است که هر یک از طرفین به تنهایی می‌توانستند ارائه دهند.

همکاری خلاقانه. هم‌افزایی شامل:

  • ارتباط باز
  • اعتماد متقابل
  • دیدگاه و اهداف مشترک
  • تمایل به یادگیری از دیگران

ارتباط هم‌افزایی. این فرآیند شامل:

  1. تعریف مسئله یا فرصت
  2. هر طرف دیدگاه‌های خود را بیان می‌کند
  3. ایجاد گزینه‌ها و امکانات جدید
  4. رسیدن به راه‌حل‌های هم‌افزایی
  1. اره را تیز کنید: به طور مداوم خود را تجدید کنید

تیز کردن اره به معنای حفظ و تقویت بزرگ‌ترین دارایی شماست – خودتان.

چهار بعد تجدید. کاوی بر اهمیت تجدید خود در چهار حوزه کلیدی تأکید می‌کند:

  1. جسمی: ورزش، تغذیه، مدیریت استرس
  2. ذهنی: خواندن، تصویرسازی، برنامه‌ریزی، نوشتن
  3. اجتماعی/عاطفی: خدمت، همدلی، هم‌افزایی، امنیت درونی
  4. معنوی: روشن‌سازی ارزش‌ها و تعهد، مطالعه و مدیتیشن

تعادل و هم‌افزایی. تجدید در یک بعد به طور مثبت بر دیگر ابعاد تأثیر می‌گذارد. به عنوان مثال، ورزش جسمی وضوح ذهنی و رفاه عاطفی را افزایش می‌دهد.

بهبود مستمر. تجدید منظم برای حفظ و افزایش اثربخشی ضروری است. این درباره ایجاد یک مارپیچ صعودی از رشد، تغییر و بهبود مستمر در هر یک از چهار بعد است.

 

پایان 

 

 

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 1 میانگین: 5]
نوشته های مرتبط
1 دیدگاه
سارا رضایی

معرفی کتاب عالی و مطالب مفید

یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلد های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *