مدیریت و کنترل خشم

مدیریت و کنترل خشم

 

 

مدیریت خشم

 

دانلود فایل pdf  مدیریت خشم 

خلاصه کتاب

این کتاب به تشریح دقیق علل خشم و عصبانیت و راه‌کارهای مقابله با آن می‌پردازد. دویل جنتری نویسنده کتاب مدیریت خشم در این کتاب به شما می آموزد که ابتدا منبع خشم خود را شناسایی کرده و سپس آن را تحت کنترل خود بگیرید. همچنین در این کتاب شما با راه‌کارهایی عملی آشنا خواهید که به وسیله آن قادر خواهید بود از عصبانیت خود در جهتی مثبت و سازنده استفاده کنید. با به‌کارگیری رهنمودهای کتاب مدیریت خشم به جایگاهی می رسید که زندگی شادتر و آرام‌تری را تجربه کنید. کتاب مدیریت خشم راهنمایی کاربردی است که با عمل کردن به توصیه‌های آن، با دیدی مثبت‌تری به جهان نگاه خواهید کرد.

 

 فهرست مطالب

۱ چگونه خشم‌تان را تحت کنترل گرفته و باوجود عقاید مخالف دیگران از کوره در نروید؟       

۲ خشم، مکانیسم دفاعی انسان در برابر تهدیدات است

۳ افرادی که دنیا را سیاه و سپید می‌بینند، زودتر عصبانی می‌شوند

۴ با خشم هم می‌شود جهنم را تبدیل به بهشت کرد!

۵ اولین نشانه‌های خشم را به‌موقع شناسایی کنید

۶ هر چقدر بیشتر فکر و خیال کنید، عصبانیت بیشتری تجربه خواهید کرد

۷ خشم و خستگی، دو دوست قدیمی هستند

۸ به کسانی که برخلاف شما فکر می‌کنند، حمله نکنید!

۹ راهکارهایی برای صبور بودن

 ۱۰ دشمنی و خصومت، ریشه در خانواده دارد!

۱۱ برای مقابله با عصبانیت، دردهای گذشته‌تان را التیام ببخشید

۱۲ برای کنترل عصبانیتِ ناشی از استرس، طرز تفکرتان را تغییر دهید

۱۳ خواب، ورزش و شکرگزاری، مانع عصبانیت و خشم شما خواهد شد

 

 1-چگونه خشم‌تان را تحت کنترل گرفته و باوجود عقاید مخالف دیگران از کوره در نروید؟

یک روز صبح وقتی از خواب بیدار می‌شوید، احساس می‌کنید که اتفاقات خوبی را در پیش رو دارید. در حالیکه فنجان چای‌تان را با لذت می‌نوشید، به این فکر می‌کنید که چقدر زندگی کردن، تجربه لذت‌بخشی است. پیراهن سفیدی که با دقت اتو کشیده‌اید را بر تن می‌کنید و با عطری که بر خود می‌زنید، یک سکانس زیبا از صبح‌تان را خلق می‌کنید. همه چیز طبق روال خودش در جریان است تا اینکه در داخل آسانسور پسربچه همسایه، سکانس زیبای‌تان را با بستنی شکلاتی که در دستش دارد، تبدیل به یک فیلم جنایی می‌کند. پسرک بستنی شکلاتی‌اش را ناغافل روی پیراهن شما می‌ریزد و لکه شکلات همانند خونِ روی جسد مقتول، شما را دچار وحشت می‌کند.

شما با یک نعره وحشیانه و اخطار دادن به تنبیهی که در انتظار اوست، از آسانسور خارج می‌شوید. اما چندی نمی‌گذرد که از خود و کرده‌تان پشیمان می‌شوید. فرمان اتومبیل را که در دست‌تان می‌گیرید، به خودتان گوشزد می‌کنید که می‌شود کمی ملایم‌تر با بچه‌ها برخورد کرد. اینجاست که دوباره بوی عطری که به مشام می‌رسد، حال‌تان را خوب می‌کند. مسیر محل کارتان را در پیش می‌گیرید و دوباره با واکنش غیرحرفه‌ای یک راننده تازه‌کار افسار حال خوب‌تان را رها می‌کنید. داد زدن بر سر راننده و حواله کردن چند حرف رکیک به او، کمی آرام‌تان می‌کند. اما در محل کار دوباره ورق برمی‌گردد و از عکس‌العمل هیجانی و عصبانیت‌تان پشیمان می‌شوید. این داستان در طول روز ادامه دارد تا آن‌گاه که به خانه می‌رسید و بر سر یک موضوع کوچک با همسرتان به مشاجره می‌پردازید. باز هم عصبانیت و خشم‌تان بر شما غلبه می‌کند و به اندازه کافی خسته می‌شوید!

شاید اینگونه تجربیات بین بیشتر ما مشترک باشد. موضوع این نیست که ما فردی عصبانی و پرخاشگر هستیم. حتی آرام‌ترین افراد هم با دیدن یک لکه شکلات روی پیراهن سفیدشان ممکن است از کوره در بروند. اما فرق بسیاری از ما با کسانی که محتاطانه و‌ آرام‌تر رفتار می‌کنند در کنترل خشم‌‌شان است. به عنوان یک انسان، خشم هم بخشی از ویژگی‌هایی است که در طول زندگی همیشه با ما بوده اما نحوه واکنش و مدیریت خشم از هر فردی تا فرد دیگر کاملا متفاوت است.

بروز خشم، هم به روابط خانوادگی آسیب می‌زند و هم در محیط کار تصویری از یک فرد ناسازگار و بداخلاق را برای دیگران به نمایش می‌گذارد.

 

2-خشم، مکانیسم دفاعی انسان در برابر تهدیدات است

اجداد غارنشینمان وقتی با تهدید انسان‌های دیگر یا حیوانات وحشی روبه‌رو می‌شدند، احساسی مانند خشم به کمک‌شان می‌شتافت. خشم مکانیسمی بود که آن‌ها را به واکنشی مناسب در مقابل خطرات مجهز می‌ساخت. آن‌ها چه فرار را بر قرار ترجیح می‌دادند یا به جنگ وادار می‌شدند، در هر صورت از طریق خشم به حفظ بقای گونه‌ی خود می‌پرداختند. بنابراین خشم از پیدایش انسان بر روی کره زمین در وجود او نهادینه شده و شانس او را برای بقا تضمین می‌کند.

عده‌ای اعتقاد دارند که مردان بیشتر از زنان خشمگین می‌شوند. بر اساس آمار بیشترین خشم‌های شدید گزارش شده به مردان مربوط می‌شود، اما مدت زمانی که زنان در حالت خشم باقی می‌مانند، طولانی‌تر از مردان است. علاوه براین زنان و مردان در دفعات خشمگین شدن با یکدیگر برابر هستند.

با این وجود، خشم تنها به مواردی که با واکنش‌های فیزیکی و یا لفظی همراه می‌شود، ختم نمی‌شود.

 

در کنار این موارد شاید گمان کنید که خشم تنها زمانی اتفاق می‌افتد که فرد یا افرادی با به‌وجود آوردن موقعیتی آزاردهنده تعادل دیگری را برهم بزنند. اما دلایل زیادی وجود دارد که باعث برهم خوردن تعادل روحی انسان می‌شود نظیر خستگی، گرما یا سرمای زیاد و یا حتی بوی بد! همه این‌ها نشان می‌دهد که خشم از هر روزنه‌ای می‌تواند وارد زندگی شما شده و به عصبانیت و واکنش‌های تند شما بیانجامد!

بنابراین تلاش برای مدیریت خشم و کنترل آن یکی از بهترین تغییراتی است که باید نسبت به انجام آن اهتمام ورزید. چنین تغییری یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد و ممکن است سال‌ها شما را درگیر خود کند. اما خاطرتان آسوده باشد که در پایان راه، به حس رضایت و آرامش درونی وصف‌ناپذیری خواهید رسید.

اما در ابتدا بهتر است بین واژه خشم و خصومت تفاوت قائل شوید. هر کدام از این حالات با یکدیگر تفاوت اساسی دارد و در یک مقوله نمی‌گنجند. برای مثال بین کسی که نسبت به فردی خاص احساس کینه و دشمنی دارد با کسی که به‌دنبال آزار دیگران از طریق خشونت است، تفاوت وجود دارد.

علاوه‌براین بسیار اهمیت دارد که میزان خشم خود را در طول روز یا ماه ارزیابی کنید. به این منظور از دیگران بخواهید که شما را صادقانه توصیف کنند. اگر فردی هستید که باوجود عصبانیت‌های اتفاقی‌تان، همچنان خوش‌برخورد و اجتماعی توصیف می‌شوید، نشان می‌دهد که میزان عصبانیت در زندگی شما از حد طبیعی خارج نشده است. حتی اگر با وجود واکنش‌های عصبی هنوز برای اطرافیان قابل تحمل هستید باز هم جای شکر دارد.

3-افرادی که دنیا را سیاه و سپید می‌بینند، زودتر عصبانی می‌شوند

همانطور که در بوک‌لایت قبل توضیح دادیم، با تحقیق در مورد دفعات عصبانی شدن‌تان، می‌توانید میزان جدی بودن وضعیت‌ خشم‌تان را بسنجید. افرادی هستند که در طول روز مدام احساس خشم و عصبانیت را تجربه می‌کنند و این حالت جزو خلق و خوی غالب آن‌ها شده است. اگر شما جزو این دسته از افراد هستید بهتر است که هرچه زودتر به اصلاح این شرایط بپردازید!

افرادی که در طول روز به دفعات عصبانی می‌شوند، به خشم و عصبانیت سمی دچار هستند. این افراد را می‌توان همانند شیرهای گرسنه‌ای تشبیه کرد که در کمین شکار نشسته‌اند. دیدن یک طعمه باعث می‌شود که این افراد خود را وارد مهلکه‌ای کنند که خود آغازگر آن هستند.

آن‌ها اعتقاد دارند پلیسی که سروکارش با مجرمین و اجرای قانون است یا معلمی که مدام با دانش‌آموزان شیطان سروکله می‌زند، بیشتر عصبانی می‌شوند. اما واقعیت این است که این‌ باورها، فقط توجیهی برای عصبانی شدن است؛ درحقیقت دلیل اصلی عصبانیت و خشم، نگرشی است که شما نسبت به زندگی و انسان‌ها دارید.

چهاردسته از افراد وجود دارند که بدون توجه به سن و سال و موقعیت شغلی‌شان دچار عصبانیت های متعدد و متوالی می‌شوند. این چهار گروه عبارتند از:

  1. بدبین‌ها

کسانی که صبح خود را با افکار منفی شروع می‌کنند، پتانسیل اینکه در طول روز در معرض عصبانیت قرار‌گیرند را بالا می‌برند. این دسته از افراد آغاز روز خود را با بدبینی نسبت به همسر، دوستان، همکاران و کل دنیا شروع می‌کنند. آن‌ها نه تنها انتظار اتفاقی خوب را در طول روزشان ندارند، بلکه خود را برای وقوع بدترین‌ها آماده می‌کنند!

  1. افرادی که هرچیزی را فاجعه می‌پندارند.

این دسته از افراد اگر در یک قرار ملاقات با بدقولی دوستشان مواجه شوند، آن‌قدر آن اتفاق را جدی فرض می‌کنند که به‌راحتی از کوره در می‌روند!

  1. افرادی که دنیا را سیاه و سفید می‌بینند

افرادی که انسان‌ها را به کامل و ناکامل تقسیم‌بندی می‌‌کنند، همواره انتظار ایده‌آل‌ترین رفتار را از طرف مقابل‌شان دارند. این دسته از افراد می‌خواهند همه چیز را کنترل کنند که این ویژگی آن‌ها را هر لحظه سرخورده‌تر از قبل می‌کند.

  1. افرادی که خود را مرکز دنیا می‌بینند

انسان‌هایی در این کره خاکی وجود دارند که تصور می‌کنند تمامی دنیا باید برای رفع نیازهای آن‌ها از خودگذشتگی کنند. داشتن این طرز فکر باعث می‌شود که آن‌ها کوچک‌ترین بی‌توجهی را تحمل نکرده و به دام خشم گرفتار شوند.

اگر فکر می‌کنید در یکی از این دسته‌بندی‌ها قرار دارید، با اصلاح این عقاید دیدگاه متعادل‌تری را نسبت به زندگی در پیش بگیرید تا کمتر عصبانی شوید.

4-با خشم هم می‌شود جهنم را تبدیل به بهشت کرد!

بر اساس باور عمومی، آدم‌ها را باید در هنگام عصبانیت‌شان شناخت. اما این گفته حقیقت ندارد چراکه انسان‌ها تک بعدی نیستند! حتی آرام‌ترین و متعادل‌ترین افراد هم ممکن است در یک اتفاق، آن‌قدر خشمگین شوند که کاسه صبرشان لبریز شود. ممکن است فردی بارها و بارها ظلم و آزاری که در حقش شده را تحمل کند و مجموع این فشارها باعث شود که روزی دست به واکنشی خشونت‌بار بزند.

همه کسانی که خشم و عصبانیت را تجربه می‌کنند شبیه به هم نیستند؛ اما در یک چیز مشترک‌اند؛ آن‌ها تحت شرایطی خاص و بسته به دلایلی مشخص، توان کنترل اوضاع را ندارند.

فردی که در خانواده خود بارها خشونت خانوادگی را تجربه کرده یا کارگری که در محیط کار به‌خاطر تأمین مایحتاج زندگی جز «بله قربان» گفتن کاری نکرده، طبیعی است که روزی کنترل خود را از دست بدهد. چنین فردی ماحصل خشونت و رنجی که متحمل شده را بر سر شریک و همسرش تخلیه می‌کند؛ درنتیجه او خود را از چشمان بهترین رفیق زندگی‌اش می‌اندازد. اما هیچ‌کس دلش نمی‌خواهد به‌عنوان فردی عصبی و پرخاشگر توصیف شود.

همه ما به‌خوبی می‌دانیم که خشم، چقدر آزاردهنده و درعین‌حال پرقدرت است. ضربان قلب بالا، سختی تنفس، بالا رفتن فشار خون، عرق سرد و گاه اختلال گفتاری برخی از اثرات خشم است. اما جدا از این موارد، کسانی که در معرض خشم هستند هم متحمل آسیب‌هایی خواهند شد که فرد عصبانی به آن‌ها وارد کرده است.

 

برای مثال فردی را تصور کنید که به خاطر ترس از تنهایی همچنان در یک رابطه مخرب و سمی، زندگی زناشویی‌اش را می‌گذراند. او احساس می‌کند که نمی‌تواند مستقل زندگی کند و از این رو حاضر به تحمل بدترین شرایط است. اما روزی که آستانه صبر این فرد لبریز شود، احساس خشم بر ترس او غالب می شود. او از وضعیت تحقیرآمیز خود عصبانی است و روزی از روزها عطا را به لقایش می‌بخشد و از این رابطه جدا می‌شود. در این مورد خشم فرد باعث رهایی‌اش از یک موقعیت بغرنج و سخت شده و اصلا هم بد نیست.

بنابراین احساسی مانند خشم اگر به درستی و در جهت مثبت هدایت شود، به‌هیچ وجه اشتباه نیست.

نلسون ماندلا را به‌خاطر بیاورید که چگونه علیه رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی واکنش نشان داد. او از تبعیض نژادی بین سیاهان و سفیدپوستان به ستوه آمد، اما خشم او منجر به ظهور انقلابی شد که سرانجام خوشی را برای سیاهان رقم زد. شما هم می‌توانید همانند ماندلا با خشم‌تان، جهان را تبدیل به جایی بهتر برای زیستن کنید.

5-اولین نشانه‌های خشم را به‌موقع شناسایی کنید

درست در شرایطی که فکر می‌کنیم همه چیز آرام است، خشم مانند یک موج غیرمنتظره و خروشان به سمت‌مان می‌آید. بادی که این موج را ایجاد کرده چه لکه یک بستنی شکلاتی باشد یا غرولند صاحبخانه، یک تأثیر را دارد؛ آن‌قدر دیوانه‌مان می‌کند که دل‌مان می‌خواهد مثل فیلم‌های اکشن با یک ضربه گلوله به همه چیز خاتمه دهیم. اما قبل از اینکه ماشه تپانچه‌تان را در خیال‌تان بفشارید، به واقعیت برگردید و نشانه‌های خشم را شناسایی کنید.

همانطور که در بوک‌لایت قبل توضیح دادیم، خشم با نشانه‌هایی همراه است که با شناخت آن می‌توانید بهتر واکنش‌تان را تحت کنترل بگیرید. قبل از عصبانیت ممکن است چهره‌تان سرخ شود که اغلب گرمای حاصل از این تغییر را حس خواهیم کرد. به‌دنبال آن عرق کردن بدن و سختی تنفس از دیگر نشانه‌های رایج عصبانیت محسوب می‌شود؛ حتی عده‌ای ممکن است در آرواره‌های خود احساس سفتی کنند. با مشاهده و احساس یکی از این نشانه‌ها می‌توانید متوجه خشم و عصبانیت احتمالی در خودتان شوید. وقتی تمرکز خود را بر روی این نشانه‌ها بگذارید، یک قدم جلو هستید و می‌توانید واکنش خود را تحت کنترل بگیرید.

اما مواقعی پیش می‌آید که شما در خطر بروز خشمی انفجاری و پرقدرت هستید. در این شرایط نشانه‌های خشم به‌یکباره ظاهر شده و شما فرصت کمی برای تشخیص نشانه‌های آن را خواهید داشت.

در این شرایط این نکته را به خودتان گوشزد کنید که اوج عصبانیت نهایتا 5 الی 10 دقیقه طول می‌کشد. یعنی اگر بتوانید واکنش خود را به مدت 5 الی 10 دقیقه به تأخیر بیاندازید، بعد از آن رفتار منطقی‌تری از شما سر خواهد زد. در این مدت سعی کنید چند نفس عمیق بکشید تا این زمان را به‌خوبی سپری کنید.

اگر در یک ترافیک سنگین گرفتار شده‌اید، به‌جای عصبانی شدن سعی کنید به یک موزیک خوب یا یک فایل صوتی انگیزشی گوش کنید. با اینکار توجه‌تان را به‌خوبی منحرف کرده‌ و بر روی ترافیک متمرکز نخواهید شد.

گاهی اوقات، دیگران مسبب عصبانیت ما نیستند و ما به‌خاطر اشتباهات خودمان عصبانی و خشمگین می‌شویم. در این شرایط به خودتان یادآوری کنید که هر اشتباه، تجربه و درسی است که می‌توانید در شرایطی دیگر به‌خوبی از آن سود ببرید.

درنهایت این نکته را از خاطر نبرید که تنها خود شما مسئول رفتارهای‌تان هستید. در هنگام عصبانیت، ذهن ما قادر به تصمیم‌گیری درست و عکس‌العملی منطقی نیست. به همین خاطر بیشتر ما بعد از عصبانیت به‌خاطر حرف‌هایی که زده‌ایم یا کارهایی که انجام داده‌ایم، پشیمان هستیم. اینکه جهان و ساکنینش چقدر در حق شما بی‌انصاف هستند، اصلا مهم نیست. چیزی که در اختیار و اراده شماست، واکنشی است که نسبت به شرایط مختلف از خود نشان می‌دهید.

 

6-هر چقدر بیشتر فکر و خیال کنید، عصبانیت بیشتری تجربه خواهید کرد

در حال آماده شدن برای یک مهمانی خانوادگی هستید. بعد از انجام کارهای خانه مطمئن می‌شوید که همه چیز سرجای خودش است و بعد از اتمام مهمانی کاری برای انجام دادن نخواهید داشت. درست همان لحظه که همه چیز درست به‌نظر می‌رسد، گربه خانگی‌تان را می‌بینید که روی مبلمان خانه دچار حالت تهوع شده است. صحنه‌ای که چند ثانیه بعد در مقابل‌تان رژه می‌رود چیزی نیست جز یک خراب‌کاری که کار و زحمت شما را درست دقایقی قبل از ترک خانه دو چندان می‌کند!

در شرایطی که فرصت کافی برای تمیز کردن مبلمان ندارید، انبوهی از افکار آشفته به سراغ‌تان می‌آید. به خودتان می‌گویید چه می‌شد اگر گربه شما این‌کار را روی کاشی‌های کف حمام انجام می‌داد؟ یا چه می‌شد اگر این خراب‌کاری بعد از مهمانی اتفاق می‌افتاد؟ همچنان که با عجله مبلمان را تمیز می‌کنید و بوی نامطبوع آن فضای اتاق را احاطه کرده، به سال‌ها قبل که هنوز تصمیم خرید گربه را نداشتید، برمی‌گردید. در آن لحظه خودتان را سرزنش می‌کنید که چرا چنین تصمیمی گرفتید و یا چرا همسرتان با این تصمیم مخالفت نکرده بود. هجوم چنین افکاری در یک لحظه باعث می‌شود که عصبانیت به سراغ‌تان بیاید و در شب مهمانی بر سر یک گفت‌گوی ساده به جان میزبان بیفتید!

همانطور که متوجه شده‌اید، فکر کردن زیاد در مورد اتفاقاتی که برای‌تان می‌افتد باعث شعله‌‌ور شدن آتش خشم‌تان خواهد شد. این آتش نه تنها شما بلکه دیگران را هم در حرارتش خواهد سوزاند. بنابراین نتیجه می‌گیریم که یکی از راه‌های مقابله با بروز عصبانیت، درگیر نشدن با افکاری است که به ذهن‌تان خطور می‌کند.

در طول روز خصوصا اوقاتی که وقت کافی برای فکر کردن راجع به موضوعات مختلف در اختیار داریم، سروکله افکار منفی پیدا می‌شوند. در این اوقات یک جرقه کافی است که شما را وارد زباله‌دانی افکاری کند که سال‌هاست آن را فراموش کرده‌اید. رفتار اشتباه همسرتان در یک مهمانی، درس نخواندن بچه‌ها، رفتار بد والدین‌تان در کودکی و هزاران موردی که مدت‌ها قبل اتفاق افتاده، جان دوباره‌ای می‌گیرند.

در وهله اول بهتر است روز خود را با فهرست کارهای مختلف شلوغ کنید تا کمتر فکر کنید. راهکار دیگر این است که ساعتی خاص را به اندیشیدن در مورد موضوعاتی که ناراحت‌تان می‌کند، اختصاص دهید.

برای مثال با خودتان عهد ببندید که از ساعت 6 تا 7 عصر، آزادانه می‌توانید به هر چیزی که ناراحت‌تان کرده فکر کنید. وقتی زمان بروز واکنش را به تأخیر بیندازید، در ساعت مشخص شده ممکن است چندان به موضوعی که باعث عصبانیت‌تان شده فکر نکنید. شاید این راه‌کار در قالب حرف آسان به‌نظر برسد، اما سعی کنید که در عمل نیز به این تکنیک متعهد بمانید.

یک تکنیک دیگر استفاده از قدرت تصویرسازی است. مشکلات و ناراحتی‌هایی که باعث عصبانیت‌تان شده را همانند بادکنک‌هایی تصور کنید که در آسمان معلق هستند. در ذهن‌تان تفنگی را تصور کنید و با آن به بادکنک‌ها شلیک کنید. این تکنیک در دراز مدت می‌تواند شما را نسبت به دلایل عصبانیت و ناراحتی‌تان قوی‌تر کند.

 

 

7- خشم و خستگی، دو دوست قدیمی هستند

حتما این احساس را تجربه کرده‌اید که بعد از عصبانیت و خشم، دچار خستگی و ضعف می‌شوید. این حالت بسیار طبیعی است و دلیلی علمی در پشت خود دارد. هر احساسی که از خود بروز می‌دهید، انرژی زیادی را طلب می‌کند. برای مثال در حالت عصبانیت و خشم، بدن شما آدرنالین ترشح می‌کند و همزمان ضربان قلب بالا می‌رود. علاوه‌براین منقبض شدن ماهیچه‌ها و فشار خون بالا، حجم زیادی از انرژی بدن را صرف این واکنش‌ها می‌کند. بنابراین خستگی شما بعد از عصبانیت بسیار طبیعی است. اما بیایید قدری منطقی‌تر به این موضوع نگاه کنیم.

همانطور که توضیح دادیم، احساس عصبانیت درنهایت 5 الی 10 دقیقه در افراد باقی می‌ماند. بنابراین نسبت به احساسی که عمر کوتاهی دارد، چرا باید واکنشی و هیجانی پاسخ دهید؟ نکاتی که در ادامه برای‌تان فهرست می‌کنیم را در یک ورق کاغذ نوشته و همیشه به همراه‌تان داشته باشید. این باورها به شما کمک می‌کند که در هنگام بروز عصبانیت، واکنش‌های‌تان را تحت کنترل بگیرید.

  1. هرگز هیچ اتفاقی را شخصی برداشت نکنید.اگر کسی‌که دوستش داشتید شما را با همه خاطرات خوبی که داشتید، ترک کرده، به‌هیچ وجه تقصیر شما نیست. هرگز شخصیت خودتان را با رفتار دیگران قضاوت نکنید. همه انسان‌ها این حق را دارند که در مسیر زندگی راه خودشان را بروند حتی اگر انتخاب این راه متفاوت باعث دلخوری‌تان شود؛
  2. دست از سرزنش کردن دیگران بردارید.وقتی برای هر چیزی دنبال مقصر می‌گردید، به‌راحتی خود را در معرض فوران احساسات‌تان قرار خواهید داد. به‌جای سرزنش دیگران مسئولیت تمامی اتفاقات را عهده‌دار شده و کاری کنید که فقط از عهده خودتان برمی‌آید.
  3. هرگز نقش قربانی را نپذیرید.اگر در شرایط بدی قرار گرفته‌اید، سعی کنید حق‌تان را بگیرید و برای اصلاح شرایط‌تان مبارزه کنید؛
  4. اگر در شرایطی گرفتار شده‌اید که باعث تشدید حس عصبانیت‌تان می‌شود، فورا آن محل را ترک کنید.هرگز خود را در شرایط و موقعیت‌هایی که باعث دلخوری و به‌دنبال آن عصبانیت‌تان می شود، قرار ندهید.
  5. به‌جای مشاجره سعی کنید با گفتمان مشکل را حل کنید.هرگز با صدای بلند با کسی صحبت نکنید. اگر عصبانی هستید و می‌خواهید دلیل واکنش‌تان را توضیح دهید، آرام و شمرده صحبت کنید. درحقیقت صدای کسی که بلند و با‌سرعت صحبت می‌کند نه شنیده می‌شود و نه کسی به آن اهمیتی می‌دهد.

 

 8-به کسانی که برخلاف شما فکر می‌کنند، حمله نکنید!

انسان‌ها در بیشتر اوقات، عمدا قصد ایجاد مزاحمت و آزار رساندن به شما را ندارند. راننده‌ای که در یک اتوبان شلوغ سپر اتومبیل شما را هدف قرار داده، از روی عمد مرتکب چنین خسارتی نشده است. به‌جای اینکه رفتار دیگران را خصمانه و از روی عمد بخوانید، بهتر است آن‌ها را افرادی تازه‌کار، بی‌توجه و نابلد توصیف کنید.

حقیقت این است که خیلی از افراد، قادر به برقراری ساده‌ترین روابط هم نیستند. آن‌ها چه در حال رانندگی در یک خیابان باشند و چه در محیط کار یا خانه، مرتباً دچار خطاهایی می‌شوند که دیگران را آزار می‌دهد!

درواقع دنیا آن‌گونه که شما تصور می‌کنید نیست و بسیاری از امور زندگی براساس انتظارات‌مان پیش نمی‌‌رود. این واقعیت را بپذیرید که زندگی و رفتار انسان‌ها بر اساس بایدها و نبایدهای ما شکل نمی‌گیرد. اگر فرزندتان طبق دستورات شما عمل نمی‌کند، به معنای ضعف شما نیست. اگر تصور می‌کنید فرزندان شما همچون ربات باید جزء به جزء دستورات شما را اجرا کنند، پیشنهاد می‌دهیم که اصلا صاحب فرزند نشوید! هر انسانی این حق را دارد که آزادانه زندگی کند؛ بنابراین هیچ‌کس جزو املاک شخصی شما محسوب نمی‌شود.

شاید اینگونه باید گفت که اگر کسی در مقابل عقاید و رفتارهای متفاوت دیگران، سریع از کوره در می‌رود، نشانه بی‌صبری اوست.

اصولا هرچقدر افراد کم‌تحمل‌تر باشند، میزان عصبانیت آن‌ها هم شدت بیشتری پیدا خواهد کرد. کسانی که اغلب کلمه «باید» را در مورد دیگران به‌کار می‌برند جزو افراد کم‌طاقت و بی صبر دسته‌بندی می‌شوند.

اگر شما هم فردی هستید که در برابر عقاید مخالف و یا رفتار دیگران تدافعی واکنش نشان می‌دهید، این راه‌کارها به شما کمک خواهد کرد:

  1. اگر در یک گفت‌وگو، شخصی برخلاف شما فکر می‌کند، نشان‌دهنده ایننیست که شما اشتباه فکر می‌کنید. در این شرایط هیچ نیازی نیست که متعصبانه از باورهای خود دفاع کنید؛
  2. برای اینکه تجربه یک گفت‌وگوی لذت‌بخش را برای خودتان و شخص مقابل به‌وجود آورید، سعی کنید بحث را به طرف مقابل سوق دهید. برای مثال از او بپرسید که دلیل اینکه او آن‌گونه فکر می‌کند چیست و چرایی رفتار یا عقایدش را بپرسید؛
  3. اگر بر سر موضوعی متفق‌القول نیستید،هرگز بحث را شخصی نکنید. ممکن است هر دو طرف شما بر سر موضوعی مشترک عقایدی متفاوت داشته باشید و این بسیار طبیعی است. عقیده شما طبق تجربه و محیطی که در آن قرار گرفته‌اید، شکل گرفته و اگر به دلایلی تغییر کرد نشان‌دهنده ضعف شخصیتی شما نیست؛
  4. هرگز در یک مشاجره و یا گفت‌گو ازالفاظ رکیک استفاده نکنید. به‌جای اینکه یکدیگر را با ویژگی‌های بد توصیف کنید، سعی کنید نقاط مشترکی بین یکدیگر پیدا کنید.

 

  

 9- راهکارهایی برای صبور بودن

همانطور که در بوک‌لایت قبل توضیح دادیم، یکی از دلایل عصبانیت و خشم افراد به‌دلیل عدم تحمل آن‌هاست. افرادی که تحمل شنیدن عقاید متفاوت را ندارند، سریع‌تر در دام خشم و عصبانیت می‌افتند.

علاوه‌بر این، این راهکارها می‌تواند کمک زیادی به کنترل خشم و بالابردن مهارت تحمل‌پذیری‌تان کند:

  1. در مورد مذاهب و باورهای سنتی کشورهای مختلفتحقیق و مطالعه کنید. هرچقدر بیشتر راجع به پیشینه مذهبی انسان‌های مختلف بدانید، جهان‌بینی‌تان وسعت بیشتری خواهد یافت. درنتیجه با این‌کار از تعصبات بی‌جا در امان خواهید ماند؛
  2. هر زمان که برای صرف غذا به رستوران می‌روید، سعی کنید یک غذای جدیدکه تابه‌حال امتحانش نکرده‌اید را سفارش دهید. این‌کار باعث می‌شود که از نقطه امن‌‌تان خارج شده و راحت‌تر با تغییرات روبه‌رو شوید؛
  3. در مهمانی‌هابا کسانی که نمی‌شناسید ارتباط برقرار کنید. آشنایی با افراد جدید و شنیدن باورها و سبک زندگی‌شان دیدگاه شما را نسبت به افراد مختلف انعطاف‌پذیرتر خواهد کرد؛
  4. تا می‌توانیدسفر کنید. سفر کردن و آشنایی با افراد جدید می‌تواند دیدگاه شما را در مورد پذیرفتن باورها و عقاید متفاوت تحت تأثیر قرار دهد؛
  5. با افرادیکه در رده سنی شما نیستند ارتباط برقرار کنید. خوب است که از عقاید نسلی که با شما فاصله سنی زیادی دارند مطلع شده و دنیا را از زاویه نگاه آن‌ها هم ببینید؛
  6. همیشهچشمان‌تان را باز و دهان‌تان را بسته نگه دارید. این جمله بدین معنی است که قبل از تحقیق و مطالعه در مورد چیزی که از آن مطمئن نیستید اظهار نظر نکنید.

 10-دشمنی و خصومت، ریشه در خانواده دارد!

در بسیاری از اوقات ما رفتار دیگران را آن‌قدر شخصی قضاوت می‌کنیم که رفته رفته این برداشت تبدیل به خصومت و دشمنی میان ما و دیگران می‌شود! به‌دنبال خصومت، احتمال عصبانی شدن و خشم در مواقعی که با آن فرد در ارتباط هستیم، بالا می‌گیرد. درواقع خصومت در بیشتر اوقات تصوری غلط است که ما از رفتار و گفتار دیگران استنباط می‌کنیم.

در مقایسه با عصبانیت که خیلی زود ظاهر می‌شود و دوام چندانی ندارد، احساس دشمنی اینگونه نیست. خصومت و دشمنی گاه ممکن است تا پایان عمر ذهن یک فرد را درگیر خود کند. اما خصومت از کجا ریشه می‌گیرد؟

والدینی که نسبت به یکدیگر و یا دوستان خود مرتکب احساسات و قضاوت‌های اشتباه می‌شوند، فرزندان خود را هم با این شیوه تربیت می‌کنند!

اما دلیل دومی که باعث ایجاد خصومت می‌شود، رنج‌ها و دردهایی است که فرصت ترمیم پیدا نکرده‌اند. احساسات ناگفته، خشم سرکوب شده و مشکلاتی که حل و فصل نشده‌اند، به‌تدریج در فرد تلنبار شده و او را در دام خصومت می‌اندازد.

فنجانی را در نظر بگیرید که هر روز با آن قهوه‌تان را می‌نوشید. اگر چند روز فنجان را نشوئید، لکه قهوه‌ای رنگ قهوه روی دیواره‌های آن ثابت می‌ماند. بار دیگری که قصد خوردن قهوه با آن فنجان را کنید، طعم قهوه به تلخی خواهد زد. به همین ترتیب فردی که قدرت بخشیدن افراد را ندارد و یا نتوانسته مشکل خود را حل کند، به‌تدریج در آتش خصومت و دشمنی خواهد سوخت!

دشمنی در انسان‌ها یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد و دلایل زیادی در بروز آن دخیل هستند. متأسفانه دلگیری و کدورتی که در گذشته اتفاق افتاده، اگر به‌موقع اصلاح نشود تمام زندگی فرد را دچار اختلال خواهد کرد. چنین افرادی همه را دشمن می‌پندارند چون لکه سیاه مشکلاتی که حل نشده، تمام وجودشان را پر کرده است.

بهترین راهکار، صادق بودن با خودتان است. اگر از کسی دلخور هستید، صادقانه با او مطرح کرده و اگر به او دسترسی ندارید، او را ببخشید. همچنین به‌جای توجه بر روی افرادی که شما را می‌رنجانند، بر روی دایره دوستان و خانواده‌تان متمرکز شوید. زندگی‌تان را با یادآوری انسان‌های خوبی که از بودن در کنارشان لذت می‌برید، خاطره‌آمیز کنید.

گاهی اوقات دلخوری و به‌دنبال آن خشم، به‌خاطر خدمات بی‌کیفیت و گاه رفتارهای آزاردهنده از سوی شرکت‌ها و فروشگاه‌هاست. در این مواقع از این تکنیک‌ها بهره ببرید:

  1. اگر در رستوران غذایی را سفارش داده‌اید که فاقد کیفیت است، در همان زمان احساس‌تان را با پیش‌خدمت و یا مدیر رستوران در میان بگذارید. نسبت به این‌کار تردید نداشته باشید چراکه بابت آن وعده غذا هزینه پرداخت کرده‌اید؛
  2. اگر کالایی را خریده‌اید و از آن راضی نیستید، موضوع را به فروشنده اطلاع دهید؛
  3. اگر با بازاریابی مواجه شدید که برای فروش محصولش بیش از حد به شما اصرار می‌ورزد، خیلی راحت کلمه «نه» را به زبان بیاورید. به‌جای بحث و سروکله زدن با بازاریاب‌ها، بهتر است با احترام و قاطع جوابی منفی به آن‌ها دهید؛ گفتن کلمه «نه» گاهی اوقات معجزه می‌کند؛ امتحانش کنید.

 11-برای مقابله با عصبانیت، دردهای گذشته‌تان را التیام ببخشید

اغلب مواقع دلیل عصبانیت ما به رفتارهایی ارتباط پیدا می‌کند که از سوی دیگران سر می‌زند. حتی اگر بی‌آزارترین انسان روی کره زمین هم باشید، از موج خشونت و آزار عده‌ای از انسان‌ها در امان نخواهید بود. تنها درصورتی‌که همانند یک زاهد گوشه عزلت اختیار کنید و تارک دنیا و آدم‌هایش شوید، می‌توانید آرامش را به‌دست آورید. اما برای کسی که آغاز روزش را با دیدن همسایه، راننده تاکسی، همکاران و ارباب رجوع آغاز می‌کند، اجتناب از موقعیت‌های استرس‌زا و به‌دور از خشونت تقریبا محال است.

بدیهی است که دوری جستن از مشاجرات، امری اجتناب‌ناپذیر است اما نحوه واکنش شما نسبت به شرایط، کاملا به انتخاب خودتان بستگی دارد.

 

درگیر شدن در یک مشاجره پیامدهایی مانند خصومت و کینه را به‌دنبال دارد و اگر بازی را جدی بگیرید، آتش نفاق و دشمنی فرصت شعله‌ور شدن پیدا خواهد کرد. به این سناریوی فرضی توجه کنید:

دختر نوجوان شما یک روز بعد از مدرسه با چهره‌ای عبوس به خانه باز می‌گردد. او در مقابل استقبال گرم شما با ترش‌رویی از شما می‌خواهد که تنهایش بگذارید. در همین حال او وارد اتاقش می‌شود و در را با صدای بلند می‌بندد. در این شرایط ممکن است زمینه یک مشاجره بین شما و دختر نوجوان‌تان فراهم شود اما راه‌کار بهتری هم وجود دارد. این نکته را در نظر بگیرید که گفت‌گوی سراسر خشم دخترتان به‌خاطر روحیه سرکش نوجوانی‌اش است. ممکن است مشکلی در مدرسه برایش پیش آمده که باعث شده او مکالمه خوبی در منزل با شما نداشته باشد. وقتی او را ناراحت و عصبی می‌بینید، بهتر است با این جمله وضعیت را تحت کنترل خود بگیرید. با ملایمت به او بگویید که «من احساس می‌کنم تو امروز کمی ناراحت و عصبی به‌نظر می‌رسی». دختر نوجوان شما با این جمله متوجه خواهد شد که شما از عصبانیت او خبر دارید اما ترجیح می‌دهید که با او وارد مشاجره نشوید. می‌توانید در هر زمان که او آمادگی کافی برای صحبت دارد، به گفت‌وگو بپردازید. اما مادامی که آتش عصبانیت دخترتان فروکش نکرده، از گفت‌وگو اجتناب کنید؛ بدین ترتیب شما هرگز آغازگر یک مشاجره نخواهید بود.

بنابراین تنها به دلیل اینکه کسی از شما یا فرد دیگری عصبانی است، وارد گفت‌وگو و بحث نشوید.

یکی دیگر از دلایل عصبانیت، به خاطرات تلخ گذشته برمی‌گردد. همه ما در کودکی خاطراتی داریم که در آن توسط خانواده یا هم‌کلاسی‌های‌مان مورد آزار و یا بی‌توجهی قرار گرفته‌ایم. اگر مسائل گذشته به‌خوبی حل‌وفصل نشوند در بزرگسالی باعث بروز عصبانیت در شما خواهد شد. کسی که با شوخی دوستش خیلی راحت از کوره در می‌رود ممکن است در کودکی به‌خاطر بی‌توجهی خانواده‌اش آسیب دیده باشد. اگر این فرد نتواند درد ناشی از تجربیاتش را به‌خوبی حل و فصل کند، این مشکل در بزرگ‌سالی باعث حساسیت بیش از حد او نسبت به اطرافیانش خواهد شد.

اگر همچنان از خاطرات تلخ گذشته آزرده خاطر هستید، از شخص قابل اعتمادی کمک بگیرید. این فرد می‌تواند مشاور یا دوستی امین باشد تا با تخلیه احساسات منفی‌تان، راه را برای بخشش و درمان دردهای خود هموار کنید.

درنهایت فراموش نکنید که با بخشش و حل کردن مشکلات گذشته، از خود دربرابر عصبانیت و پرخاشگری محافظت خواهید کرد.

 

  

 12-برای کنترل عصبانیتِ ناشی از استرس، طرز تفکرتان را تغییر دهید

همه ما تجربه عصبانیت را در طول زندگی‌مان داشته‌ایم. در این شرایط عده‌ای به تهدید و خشونت متقابل متوسل شده و عده‌ای دیگر تحت فشار زیاد صحنه را ترک می‌کنند. در هر صورت آنچه که مسلم است وجود نوعی استرس پنهان در افراد است که موجبات عصبانیت و خشم آن‌ها را فراهم می‌کند. در اینجا بهتر است نگاهی به عوامل استرس‌زا و دسته‌بندی آن بیاندازیم.

عوامل استرس‌زا‌، دارای دو دسته‌بندی هستند که هر دوی آن‌ها باعث وارد ساختن آسیب‌های جسمی به بدن می‌شوند.

  • اولین عامل استرس‌زا شاملتغییرات بزرگی است که ممکن است زندگی شما را کاملا زیر و‌ رو کند؛ تغییراتی مانند از دست دادن شغل، بارداری و جابه‌جایی خانه از این دست هستند.
  • اما در کنار این‌هاعوامل استرس‌زای کوچکی وجود دارد که ممکن است روزانه یکی از آن‌ها را تجربه کنید. برای مثال محیط کاری استرس‌زا، ضرب‌العجلی که برای انجام کاری، مشخص کرده‌اید و یا حتی یک تبخال ساده می‌تواند باعث ایجاد استرس در شما شود.

فرقی نمی‌کند عوامل استرس‌زا کوچک باشند یا بزرگ، زیرا پیامدهای استرس، جسم و سلامت انسان را نشانه می‌رود که این اصلا خوب نیست.

عوامل استرس‌زای کوچک به‌دلیل اینکه روزانه اتفاق می‌افتند، با بیشتر شدن و تکرار دفعات می‌تواند همانند عوامل استرس‌زای بزرگ شما را دچار چالش کند. این استرس‌های مزمن به تدریج بر روی فشار خون و دیگر علایم حیاتی بدن تأثیر گذاشته و سبب‌ساز بیماری‌های مختلفی می‌شود. بنابراین کنترل عوامل استرس‌زا یکی از ضروری‌ترین کارهایی است که باید انجام دهید.

به‌جای اینکه مشکلات را نوعی بدبختی و فاجعه توصیف کنید، آن‌ها را همانند چالش‌هایی ببینید که با مدیریت حل مسئله قابل حل هستند. برای مثال تغییر بزرگی مانند بارداری، علی‌رغم مشکلاتی که برای زنان به‌وجود می‌آورد، شروع فصل جدیدی از زندگی است. با تولد یک نوزاد غرق در تجربیات جدیدی خواهید شد که لذت آن به تمام سختی‌هایی که در این 9 ماه متحمل شده‌اید، می‌ارزد.

در مورد جابه‌جایی خانه، به‌جای اینکه به دردسرهای چیدمان مجدد وسایل خانه بیاندیشید، از تجربه محیط جدید و آشنایی با همسایه‌های تازه، خود را دلگرم کنید. به همین صورت با تغییر افکار خود در مورد عوامل استرس‌زا می‌توانید فشار ناشی از آن را به حداقل برسانید.

 

 

13-خواب، ورزش و شکرگزاری، مانع عصبانیت و خشم شما خواهد شد

هیچ‌کس تحمل کودکی که به دلیل خواب بد یا ناکافی، اوقات تلخی می‌کند را ندارد. کودکان در این شرایط، آن‌قدر لج‌باز و یک‌دنده می‌شوند که والدین خود را کلافه می‌کنند. این موضوع در مورد بزرگ‌سالان هم صدق می‌کند، با این تفاوت که یک فرد بزرگسال هرگز به‌خاطر کم‌خوابی، پاهایش را روی زمین نمی‌کوبد یا اسباب‌بازی‌های مورد علاقه‌اش را پرتاب نمی‌کند. وقتی مغز شما به‌اندازه کافی استراحت نکند، زمینه کافی برای بروز عصبانیت فراهم می‌شود. برای مثال اگر شب تا دیروقت بیدار نمانید، صبح روز بعد با حس و حال بهتری بیدار خواهید شد و قطعا خوش‌بین‌تر و مثبت‌تر به جهان نگاه خواهید کرد.

برای داشتن یک خواب خوب بهتر است بعد از وعده شام، سراغ چیزهایی که حاوی نیکوتین یا کافئین هستند، نروید. این مواد سیستم عصبی شما را تحریک کرده و مانع یک خواب خوب و آرام می‌گردند.

همچنین قبل از خواب، از خوردن غذای سنگین اجتناب کنید چراکه یک معده‌ی پر در سیستم خواب شما اختلال ایجاد می‌کند. نکته خیلی مهم‌تر، یک ساعت قبل از خوابیدن است. هرگز قبل از خواب، در مورد مسائل کاری و یا اتفاقات ناراحت‌کننده فکر نکنید. اگر با همسرتان مشاجره‌ای داشته‌اید، سعی کنید قبل از خواب موضوع اختلاف را با یکدیگر به سرانجامی خوش رسانده و سپس بخوابید.

یکی دیگر از راه‌کارهایی که می‌تواند از عصبانیت و خشم شما جلوگیری کند، انجام تمرینات ورزشی است. کمتر کسی است که بعد از یک ورزش روزانه‌ی سخت، دچار عصبانیت و خشم شود. ورزش منظم و روزانه باعث شادی و آرامش بیشترتان شده و شما را در برابر حساسیت‌های بی‌مورد و استرس‌زا بیمه می‌کند.

راه‌کار سوم برای غلبه بر خشم و عصبانیت، تهیه فهرست شکرگزاری است. اغلب ما چون با دیدگاه کمیابی و فقدان زندگی می‌کنیم، بر سر چیزهای کوچک دچار استرس شده و خیلی زود عصبانی می‌شویم. اما اگر فهرست چیزهایی که در اختیار دارید را روی کاغذ بنویسید، حس بهتری راجع به خود و زندگی‌تان خواهید داشت. شکرگزاری از سقفی که بالای سرتان است، غذای خوشمزه‌ای که می‌خورید و شریک مهربانی که در کنار خود دارید، باعث استقامت روحیه شما خواهد شد. با تأکید ورزیدن بر روی چیزهایی که دارید و شکرگزاری نسبت به آن‌ها، با دید مثبت‌تری به دنیای اطراف‌تان نگاه خواهید کرد.

نتیجه گیری و پیشنهادات

خشم و عصبانیت بدون توجه به سن و سال و موقعیت‌های اجتماعی، هر فردی را درگیر خود می‌کند. خشم، چه ناشی از عوامل استرس‌زای کوچک باشد و چه بزرگ، همواره پیامدهایی ناخوشایند را به‌دنبال دارد. جدا از برهم خوردن وضعیت سلامتی و بیماری‌های جدی، یک فرد خشمگین دایره ارتباطات خود را روز‌به‌روز کوچک‌تر خواهد کرد. هیچ‌کس تحمل فردی که به‌خاطر هر چیز جزئی آشوب و جنجال برپا می‌کند را ندارد. بنابراین مدیریت خشم یکی از بزرگ‌ترین تغییراتی است که باید انجام داده و هرگز در این راه کوتاهی نکنیم.

شرط اول برای اینکه کمتر عصبانی شوید، تغییر دیدگاه‌تان است. افرادی که از همه انتظار کامل بودن را دارند و تصور می‌کنند که مرکز دنیا هستند، بیشتر عصبانی می‌شوند. به‌جای اینکه دنیا را سیاه و سپید فرض کنید، چالش‌ها و مشکلات را همانند آزمونی برای تکامل خود به‌حساب بیاورید.

مواردی مثل از دست دادن شغل، هزینه‌های بالای زندگی، محیط کار پرتنش و حتی اشتباهات شما می‌تواند باعث شعله‌ور شدن آتش خشم‌تان شوند. قبل از اینکه دیر شود ابتدا سعی کنید دیدگاه خود را در مورد مسائل مختلف در حد اعتدال نگه دارید.

اگر در کودکی از خانواده‌تان آسیب دیده‌اید یا در بزرگسالی توسط بهترین دوست‌تان تحقیر شده‌اید، با گذشت و بخشش آتش کینه و دشمنی را در درون خود خاموش کنید. در نهایت هرگز چیزی را شخصی فرض نکرده و بر اساس رفتار دیگران، خود و زندگی‌تان را ارزیابی نکنید.

پیشنهاد می کنیم که اتومبیل زندگی‌تان را آرام برانید!

راننده‌ای که با شتاب رانندگی می‌کند، در برابر موانع غیرقابل پیش‌بینی، بسیار آسیب‌پذیر است. اگر زندگی را همانند رانندگی در یک مسیر تشبیه کنیم، وظیفه شما حفظ آرامش و تعادل است. کسی که با یک اتفاق کوچک بی‌نهایت ذوق‌زده می‌شود، به همان اندازه با وقوع یک پیشامد ناگوار افسار زندگی‌اش را از دست می‌دهد. قدم‌های‌تان را آرام بردارید و درمورد چالش‌هایی که برای‌تان به وجود می‌آید با صبر و حوصله واکنش نشان دهید. هیچ عجله‌ای در کار نیست، فراموش نکنید که سالم به مقصد رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.

 

 

منبع :

Anger Management For Dummies

ترجمه کتاب مدیریت خشم مولف  دویل جنتری (Doyle Gentry)

وب سایت :  Https://MaharatAfzaee.ir

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 1 میانگین: 4]
نوشته های مرتبط
یک پاسخ بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلد های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *